بئيهوده گئچدي ييل لار

عشق ما يك عشق مثالي بود كه هنوز هم در لابلاي ابرها زمزمه
مي كند
در يك غروب غم انگيز به پايان رسيد و همه و چيز در يك لحظه نيست
شد
سالها بيهوده گذشتند، خاطره ها از ذهن ها پاك شدند...
و آنچه در پشت سر
مانده مشتيست دروغ
شب ها پر از اندوه اند، پنجره ها را مه گرفته و اين تنها
همه آنچيزيست كه از تو برايم مانده
ببين چگونه از درون مي سوزم آنطور كه به تو عشق مي ورزيدم
كاش مي ديدم آتشي را كه در درونم شعله ور است
سالها بيهوده گذشتند، خاطره ها از ذهن ها پاك شدند...
و آنچه در پشت سر
مانده مشتيست دروغ
شب ها پر از اندوه اند، پنجره ها را مه گرفته و اين تنها
همه آنچيزيست كه از تو برايم مانده
ببين چگونه از درون مي سوزم آنطور كه به تو عشق مي ورزيدم
انگار دستي پنهان تو را از من جدا كرد و مثل دانه هاي برف
در هوا پراكنده كرد
بي دليل گريه مي كنم در ميان اين چارديواري مثل يك مجنون
ديوانه
ساعت ها نمي گذرند و انگار اين شب قصد پايان ندارد
سالها بيهوده گذشتند، خاطره ها از ذهن ها پاك شدند...
و آنچه در پشت سر
مانده مشتيست دروغ
شب ها پر از اندوه اند، پنجره ها را مه گرفته و اين تنها
همه آنچيزيست كه از تو برايم مانده
بير ماثال دير آشقيميز سيزلار بولودلار
آرديندا
بير آكشام بيتي وردي هر شئي يوك اولدو بير آندا
بئيهوده گئچدي ييل لار سيليندي خاطيرالار گئريده قالان بير
اووج يالان
حوزون دولو گئجه
لر بوغولو پنجره لر
ايشده هئبسي بو
سندن قالان
ناسيل ايچيم يانيور اويله سئوميشديم كي سني
كئشگه گوره بيلئسيديم
ايچيمده يانان آتئشي
بئيهوده گئچدي ييل لار سيليندي خاطيرالار گئريده قالان بير
اووج يالان
حوزون دولو گئجه لر بوغولو پنجره لر ايشده هئبسي بو سندن
قالان
سانكي گيزلي بير ال قوپاردي سني مندن
ساووردو قاردانه سي گيبي
بوش يئره آغليوروم دورد دووار آراسيندا دلي ديوانه ميثالي
سات لر گئچمز اولدو گئجه بيتمك بيلميور
بئيهوده گئچدي ييل لار سيليندي خاطيرالار گئريده قالان بير
اووج يالان
حوزون دولو گئجه
لر بوغولو پنجره لر
ايشده هئبسي بو
سندن قالان