علم‎کوه پاییزی

در فرصت تعطیلی این هفته به علم‎کوه رفتیم و در چند روزی را فضای فوق‎العاده‎اش به سر بردیم.

 

اخیرا پناهگاه سرچال بیش از پیش مورد استفاده‎ی چوپان‎ها و شکارچیان منطقه قرار می‎گیرد و روشن کردن آتش و جا گذاشتن زباله بیشتر به چشم می‎خورد (هر چند چنین اعمالی گاه از کوهنوردان هم دیده می شود)
کیت برق داخل پناهگاه سرچال هم متاسفانه دستکاری شده بود. هرچند هنوز بدون مشکلی کار می‎کرد اما تلاش شده بود تا در آن باز شود و کلیدی شکسته داخل قفلش باقی مانده بود. سیم برق داری هم آویزان رها شده بود. تصاویر آن را برای آقای محسن صنعتی که زحمت این کیت و باطری خورشیدی را کشیده فرستادم و احتمالا بزودی برای تعمیر آن عزیمت خواهند کرد.

به این نکته توجه داشته باشید که سنسور نوری این کیت به محض تاریک شدن هوا سوئیچ کرده و روشنایی داخل را برقرار می کند بنابراین روشن نبودن لامپها در طول روز دلیلی بر خرابی نیست اما در صورت مشاهده مشکل فنی با شماره تلفنی که روی کیت نصب شده تماس بگیرید.

 

این باطری خورشیدی، دو خروجی برق و روشنایی داخل اتاقِ وسط پناهگاه موهبت بزرگی برای کوهنوردانیست که بخصوص در زمستان ممکن است زمان طولانی ای در آن حبس شوند مراقب آن باشیم و آن را همچون دارایی های عمومی حیاتی کوهنوردی حفظ کنیم.

 

یک عکس

مسیر کتیبه 5.11a در منطقه "قره‎قیه" زنجان

سندروم "چربی هراسی" در کوهنوردان

بنابر تجربیات "Steve House" اغلب ورزشکاران چربی‎ها را کمتر از آنچه باید، در رژیم غذایی خود جدی می گیرند. این نکته را مدنظر قرار دهید که چربی ها ارتباط عمیقی با سلامت ما دارند. شما به عنوان یک ورزشکار لازم است توجه داشته باشید تنها به این دلیل که فعالیت بدنی زیادی دارید نمی‎توانید هرچیزی را هرچقدر که دلتان خواست بخورید. بیماری‎های قلبی ورزشکاران را هم هدف قرار می دهد. با این وجود Steve House توصیه می کند که یک کوهنورد بهتر است 30 درصد انرژی مورد نیاز خود را از چربی‎ها بگیرد.

Steve House

ترجمه: محسن سعیدزاده


"تمرین‎های دو ی خود را در مسیری گل‎آلود در محوطه‎ی دانشگاه جامعه شناسی Oregon آغاز کردم. دو فیزیولوژیست قصد داشتند به تمرین‎های من نظارت کنند. یک تسمه نقاله شبیه به تردمیل که ماسک هایی برای محدود کردن تنفس ورزشکار در آن تعبیه شده بود. من بایستی قدم می‎زدم و در نهایت شروع به دویدن روی دستگاه می‎کردم. مادامی که دستگاه، تنفس و ضربان قلب من را اندازه می‎گرفت یک نمودار دیجیتالی هر سه دقیقه وضعیت فشار خون مرا نشان می داد.

اندازه گیری‎های دستگاه در آن روز، VO2 max را برای من 61.5 نشان داد. خیلی افتضاح نبود اما سطح جهانی هم نداشت. در اکثر رشته‎های ورزشی استقامتی لازم است این رقم بالای 75 باشد تا حرفی برای گفتن داشته باشید. من بالاخره از پس میزان ضربان قلبم با یک اندازه گیری دقیق در منطقه تمرینی‎ام برآمدم، که همین می‎توانست کمک بزرگی به توان بدنی من در صعود آینده‎ام به نانگاپاربات از مسیر روپال باشد.

سرپرست فیزیولوژیست‎ها، از من خواست تا به مدت دوهفته از غذاهایی که میخورم آلبوم عکسی تهیه کنم و دوباره نزد او برگردم. بعد از دوهفته وقتی او صفحه‎های سالاد، تخم مرغ، سینه مرغ پوست کنده و کلم را ورق می‎زد صدایش را شنیدم که با خود می‎گفت: "پس چربی کجاست؟"

براستی که من از بیشتر غذاهایی که در خود چربی داشت دوری کرده بودم تا وزنم را برای صعود سبک نگه دارم. دکتر Downing برآورد کرد که طبق آن رژیم غذایی، من 5 درصد انرژی مورد نیاز خود را از چربی‎ها کسب کرده‎ام و سپس پیشنهاد کرد که لازم است 30 درصد انرژی من از چربی ها تامین شود. بعد از آن روز در صبحانه جدید من یک آووکادوی کامل دیده می شد. همچنین شروع کردم به مصرف پروپیمان روغن زیتون. مکمل روغن ماهی هم به تغذیه روزانه ام اضافه شد و مصرف گوشت قرمزم که پیش از این یک بار در هفته بود را به دو سه وعده در هفته رساندم. پس از تجهیز به یک چنین رژیم غذایی غنی ای به تمرین ادامه دادم.

دو ماه بعد باز هم نزد او برگشتم. بعد از اندکی گرم کردن، روی ترازو رفتم و خود را یک گنده ی 77 کیلویی یافتم. سنگین ترین وزن عمرم و حدود 3 کیلو سنگین تر از دو ماه پیش. به شدت نا امید شدم. Vo2 max شاخصی برای اندازه گیری میزان اکسیژن مصرفی بدن در هر دقیقه برحسب هر کیلو از وزن است و بنابراین با اضافه وزنی که بدست آورده بودم می دانستم که امتیازم پایین آمده است. اما با بالا رفتن سرعت چرخش تردمیل، احساس کردم قوی تر، مستحکم تر و پرانرژی تر شده ام، مسیر اندکی سربالایی شد اما من صورتم را بالا گرفتم و با احساس قدرت زیاد دویدم، تا اینکه بالاخره پس از تلاشی خوب از حرکت ایستادم. دکمه ایست دستگاه فشار داده شده بود. برای انجام تست از من خون گرفته شد و بعد برای دویدن چند دور سبک در محوطه از آزمایشگاه خارج شدم تا اطلاعات از کامپیوتر خارج شود.

وقتی به آزمایشگاه برگشتم دکتر Downing فریاد زد: «خبر خوب» و اضافه کرد «تو موفق شده ای Vo2 max خود رو 10 درصد افزایش بدی». به عددها نگاه کردم ، همه بالا رفته بودند و vo2 max جدید و قابل افتخار من: 68.5!! شده بود. این بسیار دلگرم کننده بود و آن را مدیون وزنم بودم. چربی بدنم تغییری نکرده بود همان 5.6 درصد سابق ثابت مانده بود. و 3 کیلو افزایش وزن من در واقع افزایش حجم عضلانی من بود که به بیشتر شدن توان هوازی من کمک شایانی کرده بود. در آزمایش قبلی من پس از 16 دقیقه فعالیت شدید از انرژی خالی شدم این بار اما با ذخایر انرژی بالاتری که داشتم 23 دقیقه و 30 ثانیه با قدرت دویدم، یعنی 50 درصد بیشتر! نتیجه خوبی که او توانست با استفاده از رابطه مستقیم کالری گیری از چربی با افزایش حجم عضلانی در اثر تمرین زیاد به آن دست یابد. او بخوبی اثبات کرد که درواقع من با دریافت کم کالری از وعده های غذایی ام و به طور خاص از منابع چربی در واقع از کمبود انرژی ناشی از کم غذایی رنج می برده ام چیزی که روی توان جسمانی من اثر منفی گذاشته بود.


انواع چربی‎ها

1-چربی اشباع: ضروی برای تولید برخی هورمون‎ها، اما بایستی جهت جلوگیری از اثر منفی روی کلسترول و پلاک شریانی محدود گردد. نمونه غذاها (گوشت قرمز، شیر، روغن نارگیل، کره، خامه، کره گیاهی غنی شده، گوشت فیله)

2-اسید چرب تک‎پیوندی: بیشتر کالری‎ای که از منابع چربی خواهید گرفت بایستی از این گروه باشد، نمونه غذاها (زیتون، روغن زیتون، روغن بادام زمینی، روغن کانولا، آووکادو، بادام زمینی، بادام، فندق، گردو، پسته)

3-اسید چرب چند پیوندی: به مقاومت بدن در برابر امراض اکسیدانی مثل ورم مفاصل و امراض قلبی کمک می کند. امگا3 می تواند اکسیدان را کاهش دهد نمونه غذاها ( ماهی، روغن ذرت، روغن کتان، روغن آفتابگردان، روغن سویا، کره گیاهی فراوری شده، مایونز، گردو، بذر کتان)

4-اسید چرب ترنس: یک دغدغه دراز مدت سلامتی ست. بیشتر با عنوان روغن هیدروژنیک شناخته می شود. چربی ترانس کلسترول‎های خوب را کاهش و کلسترول‎های بد را افزایش می دهد. نمونه غذاها (غذاهای فرآوری شده و فست فودها)

 

در همین رابطه بخوانید: