4 سال دورهی ریاست مسعود بیاتمنش بر هیات کوهنوردی زنجان به اتمام رسید.
بیاتمنش در حالی مسند ریاست هیات زنجان را ترک میکند که زمان زیادی را به آن تکیه نکرده بود. پاییز 92 قبول زحمت ایشان خبر خوبی برای اهالی کوهنوردی زنجان بود، تجربهی بد کردستان و یکی دو استان دیگر از جلو نیامدن کوهنوردان و سپردن این مسند به مدیران خارج از حوزهی کوهنوردی، دلسوزان را برآن داشته بود تا از اشخاص مناسب همچون بیاتمنش دعوت به عمل آورند.
کوهنوردی زنجان در این 4 سال دورهی آرامی را تجربه کرد از مناقشات معمول خبری نبود و نظم پایداری در همهی امور آن خودنمایی می کرد.
از مشکلات این دوره هم شاید بتوان به عدم حضور مستقیم و مدیریت نیابتی بیاتمنش اشاره کرد. مدیریتی که به دلیل مشغله زیاد وی به اشخاصی سپرده شده بود که گاه نمیتوانستند بدون حب و بغضها و مسائل شخصی مسائل را رتق و فتق نمایند. و مجبور بودند برای جبران ضعف مدیریتی خود و به دست آوردن رضایت مدیران اداره ورزش سهم بیشتری از امکانات هیات را به معدودی سفارش شده اختصاص دهند.
در دورهی بیاتمنش پول بیشتری وارد هیات شد اما بخش عمدهی آن در محل مناسبی هزینه نگردید. هرچند تردیدی در نیت پاک و تلاشهای غیرقابل انکار برای بهبود اوضاع کوهنوردی استان از سوی ایشان وجود ندارد اما عمدهی این اعتبارات به دلایلی که عرض شد صرف برنامه های شخصی چند نفر محدود گردید در حالیکه با یک کارشناسی سطحی هم میشد فهمید اگر این اعتبارات با نگاهی جامعتر صرف آموزش و ارتقای بدنهی کوهنوردی و سنگنوردی استان میشد بازخوردی بسیار مفیدتر و عمیقتر داشت.
منابع زیادی که صرف اجرای برنامهی پربحث لنین93 گردید (فارغ از بیضابطهگریها در انتخاب افراد و نوع اجرای اردوها و برنامهی اصلی) اگر صرف آموزش کاربردی و تربیت کوهنوردان با انگیزه میشد قطعا نتایجی بسیار بهتر از آنچه اکنون از آن برنامه باقی مانده میتوانست داشته باشد. لنین سال 96 هم که خود قصه پر دردیست از بیمسئولیتی و بی ضابطگی و سواستفاده از انگیزههای پاک چند جوان علاقمند و جیبدوزی برای همان سفارششدهها.
قابل چشمپوشی نیست که در 4 سال گذشته وضعیت سنگنوردی و صعودهای ورزشی شرایط بهتری پیدا کرد، شاید به جرات بتوان گفت به اندازه همه سالهایی که تاکنون در زنجان سنگنورد تربیت یافته بود تنها در یکی از این سالها از میان افراد علاقمند سنگنورد جذب و به سطوح بالاتر سوق داده شد، تعدد مدالها در حوزهی سنگنوردی، معرفی سنگنوردان بیشتر به مسابقات برونمرزی و تربیت قهرمانان از میان همان بدنه و نه صَرف همه امکانات به تک مهرهها مبین همین نکته است. از دیگر نکات مثبت قابل اشاره به زعم نگارنده نظمدهی و پیشبرد اصولی برگزاری دورهها، استفاده عادلانه از همهی مربیان و تلاش بر افزایش تعداد مربیان استان می باشد. هرچند هنوز استان از نبود مربی خانم در همه سطوح و رشتهها رنج میبرد. به طور کلی ضعف فعالیتهای هیات کوهنوردی در حوزهی زنان بسیار قابل توجه بود به طوری که همهی فعالیت هیات زنجان در بخش بانوان به اجرای چند برنامه در سطح یک گروه خصوصی و کمترین اثربخشی بر جامعهی زنان کوهنوردان استان محدود میشد.
نیات خیر و دلسوزیهای بیاتمنش میتوانست با انتخاب افراد مناسب و کارآمد (و نه فرمایشی و تحت امر)برای کمیتهها و نیز حذف یکی دو عضو هیات رئیسه که عرصه را برای فعالیت اعضای جوان و باانگیزه حتی در خارج از مجموعهی هیات تنگ می کردند تاثیرات مثبت ماندگاری بر تشکیلات کوهنوردی استان داشته باشد. اما هرکسی که برای مسئولیتی انتخاب میشد اجازه اعمال نظر حتی در کوچکترین مسائل کمیته خود را نداشت و خیلی زود میدان فعالیت خالی از افراد متخصص گردید و تقریبا 3 سال از این 4 سال، کل مجموعه هیات با تصمیمات یک نفر و اجرای یک نفر دیگر اداره شد و طبیعیست که در چنین شرایطی با اعمال نفوذ و سهمخواهی از بیرون می توان همهی مجموعهی هیات را به خدمت برنامه های شخصی خویش گرفت و از آن بهره برد در حالیکه کوهنوردان فعال و باانگیزه استان سهمی از این توجه و اعتبار دهی هرچند اندک نداشتند و هر روز از تعداد آنان کاسته می شد. تمام اعتباری که رسما به شکل بودجه و یا با تلاشهای رئیس هیات و برخی دیگر به هیات آمد شاید از نظر بسیاری آنقدری نباشد که نیاز به تحلیل و موشکافی داشته باشد اما همین اعتبارات در جای صحیح می توانست کوهنوردان وسنگنوردان زیادی را تربیت و ارتقا بخشد.
برای مسعود بیاتمنش که با نیات پاکی آمد و اثرات خوبی گذاشت آرزوی موفقیت می کنم.
