تعطیلات در سرشاخان
تعطیلات گذشته به لطف یک روز مرخصی فرصتی مهیا شد تا در رکاب دوستانی با محبت و صمیمی به مهاباد و سرزمین شرشاخان بروم و خاطره ای ماندگار از طبیعت زیبا و مردمان پاکش به ذهنم بسپارم.


تعطیلات گذشته به لطف یک روز مرخصی فرصتی مهیا شد تا در رکاب دوستانی با محبت و صمیمی به مهاباد و سرزمین شرشاخان بروم و خاطره ای ماندگار از طبیعت زیبا و مردمان پاکش به ذهنم بسپارم.


برای اولین بار بود که این همه جمعیت را در گلجوک می دیدم. دیدن حضور این همه کوهنورد در گلجوک و فعالیتشان در مسیرهای مختلف هر کوهنورد زنجانی را شاد می کرد. گزارش و عکس های برنامه دیروز را در سایت انجمن کوهنوردان زنجان با کلیک بر روی لینک زیر ببینید:
http://zanjanalpineclub.ir/post-5.aspx





دیروز رفتیم قره قیه سی تا دستی به مسیرهایش زده باشیم. دوستان شرکت کننده: من، معبود توحیدی نژاد و سه نفر از دوستان دانشگاهی اش، مهرداد حیدری، فرشاد اسماعیل زاده، حسین کریمی


عکسهای بیشتری را در ادامه مطلب ببینید


عکس ها از: سعید رشیدی و حسین کریمی


هرچند پیمایش کامل این خط الراس در چنین هوایی و در زمستان کاری بیش از یک روزه می طلبد ولی به نظر با نفرات آماده و هماهنگ می توان در یک برنامه سنگین این خط الراس را در شرایط زمستانی به طور کامل در یک روز پیمود.
دیروز من، فرشاد اسماعیل زاده، سعید شیخ الاسلامی، حسین کریمی و مهرداد حیدری توانستیم نصف این خط الراس را بپیماییم.

 
راهنمای پیمایش خط الراس تکه قیه سی
گزارش و عکس های پیمایش این خط الراس در تابستان
من بودم و معبود توحیدی نژاد، حسین کریمی، اکبر بابایی، امیرعلی نصیری.
معبود و حسین عکس های زیبایی گرفته اند که از نظرتان خواهد گذشت.


در این برنامه که با حضور من، فرشاد اسماعیل زاده، حسین کریمی، معبود توحیدی نژاد، فرشاد حدادیان و دو دوست جدید برگزار شد مسیر قدیمی کلاهک با نصب دو میخ قبل از میانی اول که عمده مشکل صعود کنندگان در این قسمت بود نصب و بقیه میخ ها هم ایمن سازی شد.
میخ های مسیر یاعلی نیز علی رغم وارسی هایی که آقای صنعتی همواره روی آن انجام می دهند ایمن سازی شد.

برای رسیدن به پای کلاهک برف کوبی خوبی کردیم.
تلاش خوبی بود در یک هوای سرد و چند ساعتی معلق زیر کلاهک ماندن.

ادامه عکسها در ادامه مطلب
این عکسا با تاخیر دستم رسیده. و عکاسش معبود هست
در این برنامه:معبود توحیدی نژاد، سعید نبی لو،محمد ژاله رفعتی، حسین مقدم، محسن احمدی و سمیه یکتا هم حضور داشتند.


دوشاخ و سندان به دلایلی کنسل شدند، گلجیک هم. تا بالاخره جنگ اول کردیم قبل از صلح آخر بین دوستان تا آیی قیه سی باز همدممان باشد در این جمعه سوت و کور.
مسیر های کم برف و اغلب بی برف و غم آور این فصل را از سمبله تا آیی قیه سی رفتیم و غصه خوردیم. به هر حال دلمان را خوش کردیم به معدود کوهنوردانی که هر چند با وسایل و لوازم اندک و گاه غیرمتعارف به منطقه آمده بودند ولی آمده بودند.


نمی دانم اگر در نزدیکی ها یخچالی برای تمرین بود باز بهانه ای برای دیدن زیبایی های ساوالان داشتیم یا نه هرچند عشق به ساوالان پایان ناپذیر است.
برگزاری یک برنامه تمرین یخنوردی برای اردونشینان هشت هزار متری زنجان فرصتی بود تا من هم تبری به یخ بکوبم.
ظهر چهارشنبه به مشغله فراوان اداره جاخالی می دهم و به اتفاق دوستان : کریم بیگدلی، رضا جعفری، مهدی رستمی، مجتبی مقدادی، حسین مقدم، معبود توحیدی نژاد، سعید کریمی و ابولفضل زمانی با ماشین سواری به سمت اردبیل و بعد لاهرود و سپس شابیل راهی می شویم.


عکس ها و گزارش در ادامه مطلب


ادامه عکس ها و توضیحات در ادامه مطلب
بامداد پنجشنبه از زنجان به راه افتاديم و پس از عبور از جاده طارم، منجيل و رودبار و رستم آباد را پشت سرگذاشتيم و حوالي صبح به روستاي اربناب رسيديم ( 2 ساعتي به دليل عبور از مسير اشتباه تاخير داشتيم) ساعت 10 صبح حركت كند ما به سمت قله درفك آغاز شد و حدود ساعت 13 به قله رسيديم پس از بازديد از مناطق زيباي قله و شب ماني صبح روز بعد يعني جمعه پس از گذر از قله اصلي از مسير جنگل به پايين و به سمت روستاي راجعون حركت كرديم. حركت از قله تا روستاي راجعون با سرعتي آرام و همراه با لذت بردن از طبيعت بكر و زيباي منطقه 6-7 ساعت زمان بر است. كروكي صعود به قله درفك از روستاي اربناب و نيز فرود به روستاي راجعون را در انتهاي گزارش تصويري در ادامه مطلب مي توانيد ببينيد. عكسهاي اين برنامه را در ادامه مطلب ببينيد .



در اين برنامه كه عكس هاي آن را در ادامه خواهيد ديد محمد ژاله رفعتي ، سعيد نبي لو، افسانه قيداري، مرتضي بيات، اميرعلي نصيري، معبود توحيدي نژاد، مهدي رستمي، فاطمه موسوي، حامد بيات و خانمش، اكبر بابايي، عباس دوستي ،حسين كريمي و من شركت داشتيم.


آشنايي و معرفي منطقه تكه قيه سي
اين مراسم كه با محوريت پاكسازي طبيعت انجام شد كوهنوردان و مردم شركت كننده پس از صعود گاوازنگ و پاكسازي مسير خود با تحويل زباله هاي جمع آوري شده گلدان هاي گل و جوايز ديگري دريافت كردند.
به نوبه خودم از شركت برق منطقه اي زنجان و استاد عزيزم آقاي سعيد زباني به دليل حمايت بي شائبه ايشان از اين گونه مراسم ها تشكر مي كنم.


عكس هاي اين مراسم را در ادامه مطلب ببينيد
من بودم و اميرعلي نصيري، مرتضي بيات، مهدي رستمي، اكبر بابايي، عباس عزيز، محمد و سعيد و حميد ابراهيمي به قره قيه سي رفتيم تا چيزهايي را باهم ياد بگيريم.
دوستان بسيار علاقه مندي بودند و همين باعث مي شد علاقه به اشتراك گذاري دانسته ها بيشتر شود.


پيشنهاد مي كنم عكسهاي زيباي اين برنامه كه مرتضي بيات زحمت آنها را كشيده را در ادامه مطلب ببينيد.
پانوشت:
مطلب زيباي پيام نما در مورد تخريب طبيعت و سمبله را اينجا بخوانيد.
اين برنامه به ياد مهناز مقدم كه چند روز پيش ايران رو به قصد مالزي ترك كرد انجام شد.


عكسهاي اين برنامه را در ادامه مطلب ببينيد
جهت آشنايي با قله تكه قيه سي از ابزار سمت چپ وبلاگ استفاده كنيد.
اگر عاشق کسی هستی به اون عشق بورز
اگر علاقه به کوه داری اون رو حفظش کن
صحت های مدیر کمپانی پاتاگونیا
روز ششم
به سوی قله گرند تیتان (Grand Teton)
صبح دیر تر از معمول حر کت کردیم ساعت به دوازده نزدیک می شد، که با پارک خوردو ها تن به جنگل سوزنی برگها دادیم، نکته ی جالبی که در آغاز هر مسیر ترکینگ به چشم می خورد وجود دستشویی خصوصاٌ معلولین و صندوقچه ای فلزی بادربی مرتب در بالا حاوی نقشه رنگی توپوگرافی منطقه و صندوق پولی در پایین می باشد، که با برداشتن هر نسخه از آن می توانید 50 سنت در صندوق بیندازید. ضمناٌ امروز به هر نفر یه بسته پلاستکی تحویل داده شد به منظور بازگرداندن دستشویی بزرگ که برای ما حکم تعجب و ... دارد
ادامه اين مطلب جالب را در وبلاگ ايشان بخوانيد
در روزهاي گذشته دو برنامه تمرين سنگنوردي يكي در قره قيه و ديگري در گلجوك و در حاشيه كلاس كارآموزي آقاي صديقيان برگزار شد.


صبح جمعه برنامه اي به همت دوستان براي تمرين سنگنوردي در امند برگزار شد كه عكسهاي آن را در ادامه خواهيد ديد.


جمعه گذشته به همت دوستان و لطف شهريار بهزاديان برنامه اي براي تمرين ركاب و كلاهك در آيي قيه سي ترتيب داده شد. در ادامه عكسهاي برنامه از نظرتان خواهد گذشت.


در این صعود که از طرف هیات کوهنوردی زنجان برنامه ریزی شده بود کوهنوردان به جهت جلوگیری از فرسایش مسیرها در ۸ جبهه تقسیم شدند. و پس از صعود موفقيت آميز هر ۸ جبهه صدها كيلو زباله را از دامان دماوند جدا كرده و به شهر بازگرداندند.
گزارش و عكس هاي برنامه را در ادامه مطلب ببينيد
علی بیات منش-حسین مقدم-مهدی رستمی-سعید کریمی و من در اين برنامه حضور داشتیم.
عکسها و موارد زمانی در ادامه از نظرتان خواهد گذشت:
شروع کار از آیی قیه سی: ۵:۳۰ صبح
قله قراوول )دوشاخ(: ۸:۲۰
بازگشت به سمت آیی قیه سی: ۹:۳۰
قله آیی قیه سی: ۱۴:۱۰


توضيحات و ادامه عكس ها در ادامه مطلب
در همین ارتباط بخوانید:
در این برنامه مهدی رستمی-مجتبی مقدادی-خواهران یکتا-فرید نعلچی -حسین مقدم و من حضور داشتیم. گزیده ای از عکسهای برنامه فوق در ادامه تقدیم می گردد.
 

كوه گلجيك كه در ۴۵ كيلومتري شمال غرب شهر زنجان قرار دارد يكي از مناطق سنگنوردي زنجان محسوب مي شود. وجود مسیرهای متنوع و نزدیکی آن به جاده موجب شده نزد علاقمندان به سنگنوردی طبیعی جایگاه ویژه ای برای خود پیدا کند.




سياوش انصاري-سميه يكتا-حبيبه علوي-مهدي رستمي-مهري يكتا-حسين مقدم-بتول قاسمي و من.


"بقيه عكس ها در ادامه مطلب"
در اين اردوي فني صعود دراي تولينگ و ميكس مدنظر مربيان و سرپرست برنامه بود.
سرپرست برنامه: سعيد زباني
مسئول فني : علي بيات منش


يكي از حسن هاي صعود سراسري نكته هاي و موارد جالب و متفاوتي ست كه به چشم مي خورد. و نوع ديدگاه ها و " دلمشغولي ها "ي متفاوتي كه ديده مي شود.
باني و برگزار كننده برنامه وسايل اياب و ذهاب و حتي صبحانه و ناهار را تدارك ديده بود (براي اولين بار بود چنين چيزي مي ديدم دستشون درد نكنه!! )
)


در این روزها که زمستان این فصل دوست داشتنی و زیبای من از من قهراست و رخ پنهان کرده است. بر آن شدم تا این بار من به جستجوی او برخیزم و برای یافتنش به بلندای کوهها بروم چون میدانم که کوه ها به بدی من نیستند و بی شک زمستان عزیزم را می توانم پیش آنها بیابم.
قله سندان که به دلیل فاصله ارتفاعی زیادی که از پای کار دارد با ۲۹۸۴ متر ارتفاع به بلندترین قله استان زنجان مشهور است. (قله بالقیز با ۳۳۳۲ متر و آغ داغ ویر با ۳۰۶۵ از سطح دریا نیز در استان زنجان قر دارند). این قله در نزدیکی آباد چرگر و درفاصه ۱۰ کیلومتر شهر ابهر و ۷۵ کیلومتری شهر زنجان قراردارد.
عکس های برنامه

از راست : مهري يكتا - سميه يكتا - فريده تاران - مهناز مقدم - من - حسين مقدم - معبود توحيدي نژاد - مهدي رستمي - رفيق چرگري ما!!

از راست: من - سياوش انصاري - مهناز - سميه
چقدر دلم برای اون روزها تنگ شده برای تک تک بچه ها:
حسین تو اردوهای تیم ملیه-فرشاد اسماعیل زاده که رفت خدمت-معبود هم که درگیر اردوهای دانشجوییه-امین موذن اصلا معلوم نیست کجاست-فرزاد آرج چسبیده به کار و زندگی-سعید کریمی و گهگاه می بینم و بقیه هم انگار مفقود الاثر شدن.
گفتم یه چندتا عکس از لحظات خاطره انگیز اردوی الوند بذارم. دیدنشون خالی از لطف نیست:
پناهگاه یخچال در منطقه الوند همدان-این حرکات وسط اردو و دور از چشم مربیان و تازه بعد از تست سرعت انجام شد. (از راست معبود-امین۰من و فرشاد) عکس از حسین مقدم

ادامه عکس ها در ادامه مطلب
اهداف این برنامه کاربا یومار روی طناب ثابت در مسیرهای با شیب بالا. تسلط بر یومار و ابزارهای مربوط در گذر از میانی ها و نیز فرود از شیب منفی بود که طی دو روز و با یک شب مانی در منطقه تکه قیه سی زنجان برگزار شد.
نفرات شرکت کننده:
مهناز مقدم-مینا بهرامی-سمیه یکتا-بتول قاسمی - حسین مقدم-حبیبه علوی- معین اصفهانیان و من (محسن سعیدزاده سرپرست)


گزارش اولين اردوي تيم هاي ملي كوهنوردي ايران
 
22-24 مهر 88
البرز مركزي
محسن سعيدزاده
هنوز بر سردوراهي رفتن يا نرفتنم كه مدارك يكي يكي آماده مي شوند. نمي توانم تصميم بگيرم مثل هميشه. يك طرف علاقه و تمايل بي پايان براي بودن و در طرف ديگر هزار و يك مشكل كه شمردنش شايد فقط يادآوريشان مي كند.
گويا مثل دفعات پيش قرار نيست من تصميمي بگيرم و كاري كه بايد بشود خواهد شد. سه شنبه است و من همراه با حسين مقدم، بهنام سلحشوري و سعيد كريمي چهار شركت كننده زنجاني هستيم كه جهت شركت در اولين اردوي انتخابي تيم هاي ملي براي صعود هاي سال آينده (89) رهسپار تهران مي شويم. ساعت 6:30 عصر با يك سمند جاده اي به تهران مي رويم و شب را در منزل يكي از دوستان كوهنورد مي گذرانيم و ساعت 5 صبح روز بعد (چهارشنبه 22 مهر 88) جلوي مجموعه ورزشي شيرودي هستيم. ثبت نام ساعت 6 شروع مي شود و ساعتي زود رسيده ايم. عده اي قبل از ما نير آمده اند. بالاخره ساعت 6 مربيان و مسئولان فدراسيون مي آيند و دربهاي مجموعه ورزشي باز مي شود. كار ثبت نام 2 ساعتي طول مي كشد. دقايقي از 8 گذشته به طرف دو اتوبوسي كه براي انتقال كوهنوردان در نظر گرفته شده حركت مي كنيم.
-جمعا 41 نفر ثبت نام كرده اند.
اين را آقاي شعاعي (رئيس فدراسيون) در جواب سوال حسين عنوان مي كند.
انتظار شركت نفرات بيشتري را داشتم. ولي بي شك همگي صاحب انگيزه و توانايي بالايي هستند.
ساعت 10 صبح در ديزين پياده مي شويم و آقاي اولنج (سرپرست و مربي برنامه) صحبت هاي آغازين را مي كند و معيارهاي امتياز دهي نفرات را به اين صورت اعلام مي كند:
موستاق آتا (پدر کوه یخی) قله ایست به ارتفاع ۷۵۴۶ متر که در شمال غرب چین و در استان سین کیانگ قرار دارد.
برنامه صعود به این قله در تیر و مرداد تابستان سال جاری برگزار و با موفقیت به انجام رسید.
عکس های سری هفتم مربوط به کمپ سوم در ارتفاع ۶۸۰۰ متر و حمله به قله و عکس های قله می باشد.

توضیح کوتاهی قبل از گزارش:
این برنامه اولین صعود بلند من بعد از بازگشت از چین (۲ماه) ویکی از برنامه هاییست که از مدت ها پیش در صدد اجرایش بودم که خوشبختانه شرایط و مهمتر از همه مرخصیش جور شد و به لطف جناب رییس با دو روز مرخصی تونستم اون رو اجرا کنم.
 
محسن سعيدزاده
پاييز 88
گويا اين گفت و شنود هاي بي پايان نتيجه اي ندارد و نه من قانع مي شوم نه اين دونفر.
چند روزيست كه تصميم گرفته ايم تا برنامه دماوند را اجرا كنيم. من مسعود و سياوش. هر دوشان شايد به اين دليل كه سال قبل از صعود شمالي دماوند ناكام برگشتيم دوست دارند صعودمان از جبهه شمالي باشد ولي من به هزار و يك دليل نظرم جنوبيست.
بالاخره راضيشان مي كنم فعلا راه بيفتيم و در راه در موردش تصميم مي گيريم. دليل من دوري يكساله هر دوي آنها از كوه و كوهنوردي و نداشتن تمرين كافيست ولي آنها معتقدند با همين تمرين دوهفته اي كه داشته ايم قادر به صعود خواهند بود دليل ديگر من نداشتن زمان كافي براي هم هوايي مناسب در جبهه شمالي ست بالاخره قبول مي كنند به جبهه جنوبي برويم واگر شرايط مهيا بود و توانش را داشتيم از جبهه شمالي پايين برويم و دوباره بالا بياييم.
....



سری اول عکس ها (دو روز اول برنامه پرواز از تهران به ارومچی و یک روز اقامت در ارومچی)


اولین برنامه کوهنوردی من در ۴ سال پیش و آخریش تا امروز

دوستانی که به یادشون بودم و هیچ وقت لحظاتی خوشی که باهاشون داشتم رو فراموش نکردم ابولفضل که از همین اردوها شناختمش ولی دوستی خالصانه و رفاقتش منو شیفته خودش کرد و اینکه همیشه فکر می کردم چه خوب بود اگه تو این برنامه با ما بود

و میثم که از روز اول که کوهنوردی رو شروع کردم خالصانه و خاضعانه به من کمک می کرد با من تمرین می کرد بهم وسیله می داد خلاصه کارهایی می کرد که امروز روز می فهمم کمتر کسی انجامش می ده و اینکه چقدر شایسته حضور تو این برنامه بود ولی نشد...

این پرچم ها رو روز رفتنمون دادم بنویسن هیچکدوم از بچه ها خبر نداشتن حتی تنهایی و بی خبر بردمشون بالا و می خواستم عکس تکی بگیرم باهاشون ولی وقتی بچه ها دیدن. خواستن تو عکس باشن...
تقدیم به خانم یوسف پور ( http://azadwoman.blogfa.com/)
گزارش
اردوی هفتم هیمالیانوردی
استان زنجان
دماوند (مسیر جنوبی)
  
محسن سعیدزاده
اردیبهشت 88
هفته گذشته تصمیم گرفتیم صعود به قله تکه قیه سی را از مسیری دیگر امتحان کنیم. یکی از دوستان که منطقه رو به خوبی می شناخت ما را راهنمایی کرد.
 
ساعت دو و نیم بعدازظهر پنج شنبه به اتفاق چهار نفر از دوستان دیگر سوار ماشین شدیم و به طرف جاده تبریز حرکت کردیم پس از طی 35 کیلومتر از مسیر تابلوی روستای «قره آغاج» که به سمت چپ جاده اشاره می کند حود نمایی می کند پس از پیچیدن به فرعی و طی 15 کیلومتر دیگر به روستای زیبا و در بستر آرمیده قره آغاج می رسیم و پس از آماده شدن به طرف قله زیبا و پر عظمت تکه قیه سی حرکت کردیم...
گزارش اردوی ششم هیمالیانوردی استان زنجان همدان -منطقه الوند (آخرین اردوی انتخابی)

محسن سعیدزاده اردیبهشت 88
گرک بو ایل گئدم داغدا دینجه لم
چمن چیچک چول یادیما دوشوبدو...
سحر سحر بولاق اوسته دارانان
بیر عطیرلی تئل یادیما دوشوبدو...
همیشه تو زندگی وقتی مشغول یه پروسه طولانی و سخت هستم با امید به پایانی خوش و رسیدن به اونچه که دارم براش تلاش می کنم رنج ره بر جان می خرم و خودم رو این طور به ادامه کار ترغیب می کنم ولی وقتی این تلاش (به نظر خسته کننده) به پایان می رسه (فارغ از اینکه در پایان به هدف رسیدم یا نه) به این جمله می رسم:«و چقدر دیر فهمیدیم خوشبختی همان روزهایی بود که آرزوی زود سپری شدنشان را داشتیم».
این اردو هم به پایان رسید اردویی که برای آقایون و خانمها (به صورت مجزا) برای هرگروه اردوی پنجم بود ولی از آنجایی که اردوی اولی جداگانه برگزار شد یعنی دوبار اردو یکبار برای آقایان و یک بار برای خانم ها. جمعا ششمین اردویی بود که از طرف کمیته هیمالیا نوردی برگزار شد. (این هم از شبهه تعداد اردوها)
از آنجایی که نزدیک به 2هفته قبل از زمان اجرای اردو از زمان و مکان و نحوه اجرای اردو باخبر بودم اغلب افکارم حول محور آن می چرخید اینکه کدام قله یا خط الراس همدان خواهد بود اینکه آیتم های این اردو کدام ها خواهند بود و یا اینکه...
دیروز با یکی از بچه ها صحبت می کردیم بحث اردوی آخر شد و حساسیت های خاص اون لاجرم یاد اردوهای تیم ملی امید افتادم و اردوی آخرش که شهریور سال گذشته برگزار شد اردویی که با شرکت 12 نفر باقیمانده از اردوهای قبل در یخچال سبلان بود. اول برنامه آقای رضا زارع گفت همه تون می رین واسه اعزام و این اردوی فقط جنبه آموزشی داره و چقدر ذوق زده شده بودیم و تو پوستمون نمی گنجیدیم ولی بعد مشکل پول بوجود اومد و گفتن باید 4تاتون حذف بشن و من بی لیاقت هم جزو اون 4 تایی بودم که حذف شدن. بگذریم فکر کنم دیدن 4 تا عکس از اون اردو خالی از لطف نباشه یه تجدید خاطره ای هم می شه

نفری که پشت به دوربینه ایرج معانی-سمت راستش کمی پایین تر منم و نفر اول صف سمت چپ هم فرزاده
عکس هایی از اردوی چهارم هیمالیانوردی استان زنجان
تهران (دارآباد)
19 و 20 فروردین 88
این اردو با هدف پیمایش خط الراس دارآباد و رسیدن به قله توچال در یک روز برگزار شد که به دلیل بدی هوا تیم در قله دارآباد ماند و امکان ادامه مسیر میسر نشد.
تنها طی دو مرحله پیمایش کوتاهی روی تیغه انجام گرفت که همراه با استفاده از کرامپون ودیگر ابزار فنی و تمرین بود.
عکس زیر متعلق به روز دوم برنامه و هنگام بازگشت از پناهگاه است. لبخند تلخ من بدلیل وزن 200 کیلویی سعید است روی پای آسیب دیده ام!!!!!

گزارش صعود به قله
شیرکوه
«عروس زاگرس»
سرپرست: معبود توحیدی نژاد

محسن سعیدزاده
نوروز 88
برنامه صعود به قله شیرکوه بسیار غیر منتظره و بدون برنامه ریزی قبلی اتفاق افتاد.
من و معبود که از مدت ها قبل نقشه رفتن به یزد و کرمان و دیدن مناطق زیبای این دو شهر و بیشتر دیدن کویر کرمان را کشیده بودیم اصلا به شیرکوه یزد فکر نکرده بودیم.
وسوسه های رفتن به این قله زیبا از روز دوم مسافرتمان یعنی روز دوم سال جدید و در بدو ورودمان به یزد بود که به سراغمان آمد در حالیکه قرار بود فقط یک شب و روز را به دیدن شهر یزد بپردازیم و بقیه 6 روز را در کرمان سپری کنیم تصمیم گرفتیم سری هم به شیرکوه بزنیم و راستش حیفمان آمد تا اینجا بیاییم و عروس زاگرس را از نزدیک نبینیم. این بود که تصمیم گرفتیم به منطقه برویم و از نزدیک شرایط را بسنجیم. با توجه به فشردگی برنامه نمی توانستیم بیش از 1 روز را به صعود این قله اختصاص دهیم پس قرار شد اگر کار بیشتر از یک روز باشد منصرف شده و برگردیم.
صبح روز سوم فروردین از پارک کنار راه آهن یزد که محل مناسبی برای مسافران نوروزی برای چادر زدن و شب مانی بود با آژانس به میدان همافر در شرق شهر رفتیم ساعت 6 صبح بود نیم ساعتی منتظر شدیم تا اینکه مینی بوسی آمد که مقصدش روستای «ده بالا» بود؛ سوار شدیم.