امروز به رسم روزهای اخیر که دلم هوای روزهای خوش گذشته و لحظات قشنگی که با بچه ها مخصوصا تو اردوهای موستاق آتا داشتیم رو میکنه داشتم عکس های اردوها رو ورق می زدم.

چقدر دلم برای اون روزها تنگ شده برای تک تک بچه ها:

حسین تو اردوهای تیم ملیه-فرشاد اسماعیل زاده که رفت خدمت-معبود هم که درگیر اردوهای دانشجوییه-امین موذن اصلا معلوم نیست کجاست-فرزاد آرج چسبیده به کار و زندگی-سعید کریمی و گهگاه می بینم و بقیه هم انگار مفقود الاثر شدن.

گفتم یه چندتا عکس از لحظات خاطره انگیز اردوی الوند بذارم. دیدنشون خالی از لطف نیست:

پناهگاه یخچال در منطقه الوند همدان-این حرکات وسط اردو و دور از چشم مربیان و تازه بعد از تست سرعت انجام شد. (از راست معبود-امین۰من و فرشاد) عکس از حسین مقدم

 

یادش بخیر کفشم پامو اذیت می کرد معبود دست به کار شد و با عوض و بدل کردن ضربدری کفشها با سعید مشکل حل شد. یاد اون رفاقتها بخیر (نفر سمت راست سعید کریمی)عکس از حسین مقدم

 

خط الراس منتهی به کلاغ لان مسیری بود سنگی که بین سنگها پر از برف بود. آقا جلال چشمه قصابان خوب می دونست باید مارو کجا ببره تا قشنگ اذیتمون کنه. تو عکس زیر من تا کمر تو برف گیر کردم و فرشاد داره کمکم می کنه بیام بیرون.

 

صمیمیت و همدلی ای که تو این اردوها بین بچه های زنجان بود رو هیچ جا ندیدم. بعد از پناهگاه کلاغ لان تست سرعت گذاشتن که بچه ها تصمیم گرفتن دست در دست هم و تو یه خط افقی بالا برن.

 

آموزش های متواضعانه آقا جلال.(از چپ: معبود-سعید کریمی-من و منصور افشاریان) عکس:حسین مقدم

 

من و حسین بالای سنگی در مسیر قله الوند. عکس از فرشاد اسماعیل زاده

 

 

عکس دسته جمعی پس از اتمام اردو درمیدان میشان:

ایستاده از راست: منصور افشاریان (رییس هیئت زنجان)-حسن نجاریان-مسعود بیات منش-جلال چشمه قصابان-معبود-حسین مهدوی-سمیه یکتا-مژگان یوسف پور-سمانه سلطان محمدی-مینا بهرامی-مهناز مقدم

نشسته از راست:فرزاد آرج-فرشاد اسماعیل زاده-امین موذن-بهنام سلحشور-حسین-حبیبه علوی

یادباد آن روزگاران یاد باد...