vo2 max شاخصی برای سنجش توان استقامتی هوازی بدن

 

VO2 Max (وی او دو مکس) یعنی بیشترین مقدار اکسیژنی  که بدن شما به ازای هرکیلوگرم از وزنش در یک دقیقه مصرف می کند.

به عبارت دیگر :

VO2 Max عبارت است از مقدار هواي تازه اي(اكسيژن) كه در هر دقيقه به داخل مجاري تنفسي وارد مي شود.

یا باز هم به عبارت دیگر :

حداكثر توان خون براي جذب اكسيژن

که  بر حسب    ml / kg / min   (میلی لیتر بر کیلو بر دقیقه) محاسبه ميشود.

VO2 Max شاخصی برای محاسبه توان استقامتی هوازی یک ورزشکار است. معمولا آن را با تست های مختلف بدست می آورند و با استفاده از جدول های آماده تشخیص می دهند توان استقامتی هوازی شان در چه حد است.

 

روش محاسبه VO2 Max

یکی از روشهای ساده بدست آوردن VO2 Max تست کوپر است، برای انجام این تست بایستی به مدت 12 دقیقه با همه توانایی خود بدوید سپس مسافت نهایی دویده شده را درا فرمول زیر قرار دهید:

 

ı(مسافت دویده شده به متر - 504.9) ÷ 44.73

(از راست به چپ بخوانید، یعنی اول مسافت دویده شده را منهای 504.9 کنید و عدد حاصل را تقسیم بر 44.73 )

 

عدد به دست آمده که همان VO2 Max شماست را با توجه به سن و جنسیتتان با استفاده از جداول زیر ارزش گذاری کنید:

 زنان

 

 

مردان

 


 

پی نوشت: من 64 بودم، دقیقترش 64.73 بود، دلگرم کننده ست اما در مقایسه با یک دونده حرفه ای هیچ چی نیست!

 

منبع جدول :

 بر اساس تحقیقی به نام اصلی:
The physical fitness Specialist certification Manual, The Cooper institute for aerobics research
در دالاس آمریکا، 1997


و منتشر شده توسط:
 advance Fitness Assessment & Exercise Prescription

چاپ سوم، Vivian H. Heyward ،  1998، صفحه 48

پیمایش سریع خط الراس تکه قیه سی

خط الراس فنی تکه قیه سی یکی از بهترین مکان های تمرین اطراف ماست.

دیروز و پریروز به اتفاق دوستان انجمن به آنجا رفتیم و علاوه بر پیمایش کامل تیغه آن اندکی کار صعود عمودی طبیعی و مصنوعی انجام دادیم. هرچند در اواخر آبان ماه هوا انقدری که دوست داشتیم باشد سرد نبود.

به امید بارش هر چه زودتر برف.

ابتدای تیغه و تمرین صعود روی طناب با کوله سنگین و دیواره های  گلجیک در پشت سر

 

عرفان و وحید در حال تلاش

 

 

 

تیغه فنی تکه قیه سی

 

 

تیغه فنی تکه قیه سی و دیواره گلجیک در بکگراند

 

با (از راست) عرفان میرصدری، محمد ژاله، من،مینا قربانی، وحید محمدی، هومن رضایی و مریم نوری روی قله تکه قیه سی پس از پیمایش کامل تیغه

 

محمد ژاله

تمرین پاییزی در دیواره آزاد

جمعه گذشته تمرینی سراسر پاییزی داشتیم در دیواره آزاد زنجان

پاییزی از آن نظر که هم هواش ملس پاییزی بود و هم طبیعت زرد و نارنجی اش

هوا به مقدار لازم سرد بود و اندک بارانی هم بعد از ظهر زد و همین ها یعنی که لذت بردیم

 

روی  مسیر سبک و سه طوله "سیدحمید" کار کردیم همه بچه ها صعود سرطناب و نفر دوم یک مسیر طول بلند را در شرایط هوایی نسبتا سرد تجربه کردند.

 

 

عرفان که این روزها با اردوهای تیم امید مشغول است بسیار با انگیزه بود

 

 

من و مینا و دیواره ای آزاد

 

 

مینا در کارگاه طول دوم مسیر سیدحمید

 

 

یک تقابل شیرین در کلبه ‎ی پای دیواره

 

تکه قیه سی دوست داشتنی

 

در پایان روز دستی هم به مسیر های لیلی و مجنون زدیم

 

 

 

 

و این زوج پیر مهربان که در روستا به اجبار ما را به خانه شان بردند و ما را شرمنده میهمان نوازی شان کردند ما در خانه شان را زدیم تا فقط اجازه بگیریم ماشینمان را جلوی خانه شان بگذاریم

 

 

 

مربي كيست؟

مربی کیست و یک کوه نورد چگونه به درجه ی "مربیگری" می رسد؟

آیا معیار مربیگری، تکه کاغذی است که پس از حضور در یک دوره ی چند روزه به کارآموز می دهند؟ اگر این گونه است نه تنها مربی کم نداریم بلکه دچار تورّم مربی هستیم. پس چرا هیچ پاسخی برای خیل کوه نوردان تشنه ی یادگیری نداریم؟ چرا آموزشهایمان روزبروز نازکتر و غیر علمی تر می شوند؟ چرا درصد قابل توجهی از مربیان دارای کاغذ، اساسا سهمی در آموزش ندارند؟ ... پاسخ همه این پرسش ها در "نگرش کاغذی مربیگری" نهفته است. کار مربی، تربیت و پرورش است. پرورشی که آموزش، شرط لازم (ونه کافی) برای آن است. آموزشی که سه حیطه را در برمی گیرد: حیطه های شناختی، عاطفی و روان – حرکتی چنین ظرفیتی نه یکروزه به دست می آید، نه با کاغذ به کسی داده می شود. مربیگری جوهره ای می خواهد که هر کسی آن را ندارد. نگرش "کاغذی" به مربیگری، تبعاتی دارد که هم اکنون می توان آن را مشاهده کرد:

    ساده انگاری در تربیت مربی که منجر به افت کیفی دوره های مربیگری شده است.
    کیفیت نازل طرح درسها که فاصله آن از مباحث علمی، روزبروز بیشتر می شود.
    خلاء فاحش برخی مباحث ضروری در طرح درس ها، که اولویت حیاتی دارند.
    کمرنگ شدن روز افزون ضوابط و مقررات در برگزاری دوره های آموزشی

در نگرش "کاغذی" می توان با یک کاغذ "مربی" تولید کرد و با یک نامه مربی را از "مربیگری" ساقط نمود. می توان با یک مدرک به شخصی مجوز داد تا نادانیهای خود را به دیگران انتقال دهد و جان آنها را به خطر اندازد و می توان برای تسویه حساب با یک مربی، مدرک او را باطل کرد. اما ...

اما معیارهای اصولی مربیگری چیست؟
به نظر اینجانب، مربی کسی است که واجد شرایط زیر باشد:

    استعداد، انگیزه و جوهره مربیگری، که مانند چراغی روشن، مربی را از دیگران متمایز می سازد.
    توانایی انتقال مفاهیم و ظرفیت ارائه و نمایش مهارتها در روند تربیت
    خود آموزی مداوم برای بهینه سازی تواناییهای خویش و ارتقاء دانش و نگرش
    حفظ ارتباط مداوم با منابع علمی و فنی معتبر دنیا در حیطه کار خود
    آگاهی کامل به اصول برقراری ارتباط، یادگیری، برنامه ریزی آموزشی و شیوه ها (تکنولوژی) آموزش
    اعتقاد به حق کارآموز برای برخورداری از معتبرترین یافته های علمی و فنی موجود
    حفظ تقدس مربیگری به عنوان یک رسالت تربیتی (ونه مجرای معیشتی)
    آگاهی به ظرفیت ها و محدودیت های خویش و پرهیز از عوام فریبی
    پایبندی به اصول اخلاقی در روند آموزش و تربیت و سایر جنبه های زندگی شخصی

اکنون با توجه به شاخص های فوق می توان به تحلیلی علمی از وضع موجود رسید. معیارهای بالا، به ما این امکان را می دهند که ببینیم دوره های مربیگری ما از آنچه باید باشند، چقدر فاصله دارند و خروجی آنها چه مقدار از شاخص های مربیگری را کسب کرده و تا چه حد به شخصیت انسانی، اخلاقی، علمی و فنی یک مربی نزدیک شده است.

-دکتر ابوالفضل جوادی

 

دو نفر از مربیان دوست داشتنی رشته ورزشی ما ، نسیم عشقی و حسین هیزم کار

بارگذاری برای تلاشی دیگر

تعطیلات آخر هفته گذشته را برای انتقال بخشی از بارهای لازم برنامه زمستانی امسالمان به دیواره آزادکوه، به این منطقه اختصاص دادیم.

امسال هم مثل پارسال و مثل پیارسال قصد داریم روی دیواره آزادکوه تلاش کنیم.

سال 93 دوبار بارگذاری در پاییز و زمستان و اجرای برنامه اصلی در بهمن ماه منجر به گشایش مسیری تا نیمه های دیواره شد اما طولانی شدن برنامه و خراب شدن هوا ما را متوقف کرد.

سال گذشته نیز بارگذاری کردیم و بخشی از لوازم فنی و مواد غذایی را به کمپ مورد نظر مان انتقال دادیم اما مرخصی من با هوای خوب مصادف نشد و نتوانستیم برای اجرای برنامه اصلی به منطقه برویم.

امسال اما عزممان جزم است که تلاش دیگری روی این دیواره در زمستان انجام دهیم. باتوجه به اینکه حدود 400 متر طناب ثابت و مقدار زیادی لوازم فنی و مواد غذایی برای انجام کار گشایش در زمستان مورد نیاز خواهد بود با اجرای برنامه ای 4 روزه در تعطیلات محرم ، هفته گذشته با افشین ابراهیمی جم، محمد ژاله، هومن رضایی و وحید محمدی به منطقه رفتیم و بخشی از طناب ثابت ها و مواد غذایی را به کمپ و محل بارگذاری (به دور از دیدرس شکارچیان که گاه در آن نزدیکی تردد می کنند) انتقال دادیم. بقیه لوزام مورد نیاز در برنامه اصلی منتقل خواهد شد.

مسیری که برای گشایش صفر تا صدی در نظر داشتیم را برانداز کردیم و از سراسر آن از  محل کمپ عکاسی نمودیم تا روی آن کار مطالعاتی انجام دهیم.

 

 

یادی از آیدین بزرگی

خدابیامرز آیدین بزرگی، اگرچند پس از مرگش برای من شناخته شده تر شد اما نه آن یکبار دیداری که با او داشتم که خواندن گزارش صعود انفرادی اش به دیواره علم کوه برایم بسیار الهام بخش و تاثیر گذار بود.

گزارشی که چند بار آن را خواندم و از جسارت و خستگی ناپذیری اش لذت بردم البته نه برای اینکه حالا پیشمان نیست و به رسم دیرینه مان عزیزتر شده ، این را به خودش نیز گفتم.

صعود انفرادی آیدین بزرگی به دیواره علم کوه الهام بخش شکل گیری انگیزه من برای انجام چنین صعودی در تابستان امسال شد.

امروز بار دیگر سری به گزارش او زدم، پس از تجربه لحظات او نکاتی وجود داشت که قبلا برایم عادی می نمود اما حالا برایم پررنگ تر می نمود و توگویی نگارنده آن خودم هستم.

آیدین در مقدمه صعود انفرادی اش می نویسند:

س از حدود 4 ماه تمرين مداوم احساس مي كردم كه به آمادگي كافي رسيده ام و ديگر با رسيدن مردادماه بايد آماده حركت شوم.دوستان زيادي از جمله آقاي بابازاده، آقاي پرويز روحاني، حسين كاوكاني ومهدي محمد شاهي مسئول فني باشگاه آرش توصيه هاي دوستانه اي به من داشتند و قرار بر اين شد كه اگر روز اول به طاقچه ي آرش نرسيدم فرود بيايم و از ادامه ي مسير صرف نظر كنم. در اين ميان رويكردبقيه ي دوستان و اطرافيانم بسيار جالب بود! البته برايم تازگي نداشت. بعضي به من روحيه مي دادند وتشويقم مي كردند. حتي از هر كمكي به من دريغ نداشتند. به طوري كه به راحتي مي توانم بگويم نيمي ازوسايل مورد نياز براي صعودم را قرض گرفته بودم كه ارزش مالي زيادي داشتند! در عوض دسته اي ديگر ازهيچ گونه گمانه زني و بدبيني فروگذار نبودند!

با اين پيش شرط كه يك روزه تا طاقچه ي آرش را صعود كنم، روز دوشنبه عصر نهم مرداد ماه به همراه دوست عزيزم محمود بهادري از اعضاي انجمن كوهنوردان ايران تهران را به مقصد رودبارك و قرارگاه كوهنوردي ونداربن ترك كرديم."

پی نوشت: سخت ترین قسمت صعود انفرادی دیواره علم کوه برای من تصمیم برای انجام یا منصرف شدن بود. در این میان نقش دیگران بسیار مهم و تاثیر گذار است. اینکه باتوجه به توانایی شما به شما امید و انگیزه بخشند یا واقع بینانه شما را منصرف کنند.

این صعود را به مربی عزیزم و الگوی اخلاق بی بدیل جناب آقای سید حمید صدیقیان تقدیم می کنم. و به خاطر این صعود که آن را هدیه ای از ایشان می دانم مدیونشان هستم.

ماجراجویی و سیاست

 

باراک اوباما در کنار بر گریلز (Bear Grylls) یکی از مشهورترین برنامه سازهای ماجراجویی در تلویزیون آمریکا

چند وقت پیش در یک رئالیتی شو باراک اوباما رئیس جمهور فعلی ایالات متحده آمریکا به همراه بر گریلز (Bear Grylls) یکی از مشهورترین برنامه سازهای ماجراجویی در آمریکا ظاهر شد تا توجه همه رو معطوف تغییرات آب و هوایی کنه ولی آیا واقعیت همینطوره؟؟

سایت پایتوم (Pythom) در پست خود می نویسد که روزنامه نیویورک تایمز در گزارش خود می گوید که هدف اینگونه برنامه ها برای کاخ سفید دسترسی به مردمی ست که به اخبار نگاه نمی کنند و روزنامه نمی خونند تا به این ترتیب چنین افرادی رو مخاطب خود قرار دهند.

در یک خبر دیگه نیز که اخیرا منتشر شده و به یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مربوط است، هیلاری کلینتون ادعا کرده که مادرش نام او را به خاطر علاقه ای که به ادموند هیلاری کوه نورد معروف استرالیایی و اولین فاتح اورست در زمان بارداری هیلاری کلینتون داشته انتخاب کرده است.

اما موضوع اصلی درباره نام هیلاری کلینتون این است که وقتی مادر هیلاری نام او را در سال 1947 بعد از خواندن مقاله ای درباره ادموند هیلاری انتخاب کرده ادموند هیلاری یک زنبوردار معمولی در استرالیا بوده و درآمد متوسطی از این راه داشته است.

لازم به ذکر است که ادموند هیلاری اورست را در سال 1953 یعنی 6 سال بعد از تولد هیلاری کلینتون، به همراه تنزینگ نورگی شرپای نپالی صعود کرده است.

 

از سولدوز آلپ

بیراهه...!

 

معتقدم:

اگر هرکسی که از زباله های رها شده در جنگل و دریا و کوه عکس می گیرد و با  یک جمله قصار در اینستاگرامش می گذارد بجای فشردن دکمه شاتر دوربین یکی از آن زباله ها را بر می داشت و به شهر بر می گرداند...

با توجه به حجم این قسم تصاویر در افضای مجازی  قطعا بخش قابل توجهی از این زباله ها از طبیعت پاکسازی می شد.

 

اگر آفتاب ناگهان نیمه شب طلوع کند...

ﺍﮔﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﻃﻠﻮﻉ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﺩﻧﯿﺎ
ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ
ﮐﻮﭼﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﭼﻪ
ﺍﺗﺎﻕ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ، ﺭﻭﺷﻦ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﻮﺩ
ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﺩﯾﺪ
ﺩﺳﺖ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ
ﺍﺯ ﺟﯿﺐ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
ﻭ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ
ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ
ﺳﺮﺍﻓﮑﻨﺪﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ ...
ﺍﮔﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﻃﻠﻮﻉ ﮐﻨﺪ
ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺭﺍ
ﺁﺷﮑﺎﺭ ﮐﻨﺪ
ﺍﮔﺮ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﭙﻮﺷﺎﻧﺪ ﻭ
ﻣﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ
ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺷﺎﯾﺪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺷﻮﯾﻢ
ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ
ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﮕﺮﯾﺰﯾﻢ ...
ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﯿﺴﺖ
ﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻨﺪ
ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺎ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﻮﺩ ...

ﺭﺍﻣﯿﺰ ﺭﻭﺷﻦ / ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏِ " ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ"

📷: کمپ من در بهشت زمین

گزارش صعود انفرادی به دیواره علم کوه

گزارش مختصری از صعود انفرادی به دیواره علم کوه از مسیر همدانی ها به همراه عکس هایی از مسیر خدمتتان ارائه می کنم .

باتوجه به اینکه سال گذشته گزارشی مفصل و مصور از همین مسیر در وبلاگ قرار دادم از پرداختن به جزییات و اطلاعات فنی مسیر صرف نظر کرده ام.

گزارش برنامه امسال را در ادامه مطلب ببینید.

همچنین می توانید گزارش مفصل سال گذشته را اینجا ببینید.

ادامه نوشته