ساوالان يا سبلان؟ کدام يک صحيح است؟

ساوالان يا سبلان؟ کدام يک صحيح است؟
........................................................

ساوالان از ترکيب "ساو" (به معناي پيام يا وحي) و "آلان" تشکيل شده است. البته " آلان " در اينجا به معني گيرنده از مصدر " آلماق " نمي باشد.

آلان در اينجا به احتمال زياد به معناي ميدان و مهبط مي باشد و با توجه به معناي کلي، کلمه ساوالان (ميدان وحي- مهبط وحي) کاملا طبيعي و منطقي براي اين کوه به نظر مي رسد. در احاديث نيز از اين کوه نام برده شده است و گفته شده مهبط (محل فرود و نزول) وحي بوده است و قبر برخي از پيامبران مثلا زرتشت در آن است.

آنچه که باعث استعمال و به کارگيري لفظ سبلان به جاي ساوالان گرديده است. تلفظ سنگين و ثقيل ساوالان بر اعراب و فارس ها بوده است .

در نهايت بايد گفت که لفظ ساوالان داراي معنا و مفهوم علمي و صحيحي بوده حال آنکه کلمه سبلان بدون معنا و بي مسمي بوده و در واقع صورت تحريف شده، غيرمستند، غيربومي، غيرعلمي و حتي در سالهاي اخير مغرضانه " ساوالان " بوده است.

زانو درد بهای تمرین بیش از حد

تمرین بیش از حد علت مهم درد زانو در میان جوانان

آگاهی روزافزون در مورد نیاز به حفظ  تناسب بدن ، جوانان( 20 تا 40 سال) را برانگیخته است تا اقدام به انجام فعالیت بدنی   نظیر دو آرام، پیاده روی و تمرین در باشگاه ها به صورت شدید کنند. پزشکان اشاره می کنند که آن روی دیگر قضیه این است که این شدت منجر می شود گروه زیادی از جوانان به زانودردهای مزمن دچار شوند.

بااینکه روش های کنترل زانودرد در میان افراد مسن به خوبی مستند شده است، فیزیوتراپیست ها به نیاز به آگاهی افراد جوان تر از نحوه کنترل زانودرد تاکید می کنند. دکترها همچنین می گویند داشتن درد ثابت به این معنی نیست که زانو بر اثر فعالیت های شدید آسیب خواهد دید.


تنظیم روال منظم

پزشکان اتفاق نظر دارند که زانو درد گروه سنی جوان تر شایع ترین نوع زانودرد در طبابت پزشکی ورزشی بالینی است. دکتر م. مانجوناتا متخصص پزشکی در بیمارستان ویوکاناندا ( هند) می گوید:" افراد جوانی که زندگی پرجنب و جوشی دارند کم کم درد خفیفی را در پشت کاسه زانو یک یا هر دو پا احساس می کنند. چنین افرادی ممکن است نیاز داشته باشند روال منظم روزانه شان را تنظیم کنند. "

کارشناسان تناسب اندام دیدگاه های متفاوتی را در مورد علل زانودرد بیان می کنند. میر محتشم علی، کارشناس تناسب اندام می گوید:" یورش دیوانه واری به سوی ثبت نام در باشگاه ها برای متناسب ساختن بدن در بین پسران و دختران دیده می شود. اما اشتباه فاحشی که همه قبل از تمرین انجام می دهند این است که هیچ کس روال منظم گرم کردن و حرکات کششی را انجام نمی دهد. آنها فقط وارد باشگاه می شوند و شروع به بلند کردن وزنه می کنند، که این امر منجر به انواع آسیب دیدگی ها می شود."

مربیان آموزش ندیده

این بدن ساز برجسته همچنین اشاره کرد که بسیاری از باشگاه ها مربی آموزش دیده ندارند. آقای محتشم علی گفت:: بخش اعظم مربیان باشگاه ها در شهرها افراد جوان را راهنمایی نمی کنند. بکار گرفتن تکنیک های مناسب در حین انجام تمرین ها برای اجتناب از آسیب دیدگی زانو و کمردرد بسیار مهم است."

استراحت کافی

فیزیوتراپیست ها توصیه می کنند که بهترین روش درمان زانو دردهای مزمن در میان جوانان استراحت کافی، تغییر روال منظم تمرین، بازتوانی و گذاشتن یخ بر روی بخش آسیب دیده است. دکتر مانجوناتا می گوید:" تا زمان درمان بافت آسیب دیده، بهتر است انجام فعالیتی که منجر به آسیب زانو می شود متوقف شود. این یعنی تغییر روال عادی و حتی پوشیدن زانوبند به مدت یک هفته است."

علائم زانودرد:

- درد زانو مداوم

- درد هنگام خواب در شب

- درد هنگام خم کردن زانو مثل پریدن، بلند شدن و نشستن و نظایر آن.

- درد زانو هنگام تغییر شدت تمرین

- ایجاد صداهای  شکستگی و ترق و تروق هنگام بالا رفتن، بلند شدن و راه رفتن پس نشستن

درمان :

- گذاشتن یخ برای تسکین تورم و التهاب

- استراحت کافی برای درمان  ماهیچه

- تغییر روال عادی دو آرام، پیاده روی یا تمرین

- استفاده از زانو بند به مدت یک هفته

- پس از برطرف شدن درد و تورم، لازم است بازتوانی انجام شود

اقدامات احتیاطی:

- انتخاب کفش مناسب برای فعالیت بدنی ضروری است

- انجام حرکات گرم کردن نظیر حرکات کششی قبل از تمرین  

- در طی درد زیاد، از انجام فعالیت شدید اجتناب کنید

- در باشگاه، به راهنمایی های مربی عمل کنید

- در حین تمرین از تکنیک های مناسب استفاده کنید

منبع : http://www.thehindu.com/health/fitness/article2654048.ece

مترجم: فریدون شیرمحمدلی http://newfarid.blogfa.com/post-1008.aspx

گزارش صعود به دماوند از گرده شرقي

22 تا 24 شهريور ماه آخرين برنامه شش ماهه اول 91 انجمن كوهنوردان زنجان برگزار شد. موضوع اين برنامه صعود به قله دماوند از دو مسير جنوبي و شرقي بود.

قبلا گزارش كلي برنامه و مسير جنوبي در اين وبلاگ منتشر شد. (اينجا بخوانيد). در ادامه گزارش مسير شرقي به همراه عكس و كروكي  را به قلم آقاي سعيد نبي لو بخوانيد.

گرده شرقي از يال هاي فرعي دماوند مسيري است بكر و دست نخورده، اين جبهه به دليل نبود جانپناه،  پناهگاه و چشمه، وجود شن اسكي هاي طولاني، تيغه هاي ملارد بسيار دشوار بوده و كمتر صعود شده است.

روز اول برنامه (22 شهريور 91) ساعت 7:20 صبح از زنجان به مقصد پلور حركت مي كنيم. ساعت 15 به قرارگاه پلور مي رسيم، نهار را صرف مي كنيم و با آژانس به خانه مصطفي لاريجاني عزيز در رينه مي رويم، مصطفي دم در منتظرمان است با او خوش و بشي كرده سوار لندرور شده و از روستاي ملارد مي گذريم و به سمت پاي كار حركت مي كنيم.


مهدي، امير و من تا به حال هيچكدام اين مسير را صعود نكرده ايم و تنها به يك كروكي از آقاي سعيد درگاهي و مجيد پيري كه قبلا مسير را صعود كرده اند بسنده مي كنيم...

ادامه نوشته

ظهور چاله ميدانيسم!

مي نويسيم بر جريده تاريخ ثبت بماند:

كه تلاش هاي بسياري براي به تعطيلي كشاندن انجمن در زنجان صورت مي گيرد.

-يكي از اعضاي هيات مديره استعفا مي دهد و خداحافظي مي كند.

-بعد در سانس اختصاصي انجمن در سالن سنگنوردي با متوسل شدن به زور برخي را اخراج مي كند و سانس را نه سانس انجمن كه سانس شخصي خود قلمداد مي كند.

-بعد با دار و دسته به جلسه رسمي انجمن وارد مي شود و با برهم زدن نظم انجمن و تهديد برخي از اعضا به اعمال كتك كاري! با رفتاري چاله ميداني اموال و دفتر انجمن را مصادره مي كنند.


اما مي دانيم و خواهيد دانست كه اين جريان از طرف كسي شارژ مي شود و هدف اصلي آن چيست.

تبريك به فدراسيون!

بيش از سه ماه از بايكوت پرونده اعزام تيم بانوان زنجان مي گذرد.

ماجرايي كه گويا همه آنها كه در اين حركت سهمي داشتند آن را پيش بيني مي كردند. پس از 3 سال برگزاري اردوهاي متعدد و دوبار كنسل شدن اعزام دختران زنجان به يك صعود برون مرزي به دلايل مالي اين بار اين فدراسيون بود كه علي رغم تامين مالي اين برنامه با تلاش هاي دلسوزان اين تيم، مانع اجراي آن شد و با عدم ارائه مجوز به اين تيم، تيمي كه بي شك شايسته و لياقت چنين صعودي را پس از 3 سال اردونشيني داشت آن را به فراموش كده تاريخ فرستاد.

يادم نمي رود تلاش ها و پيگيري هاي دلسوزانه مسئولان وقت هيات كوهنوردي زنجان  كه هر بهانه تراشي فدراسيون را به هرصورت ممكن پاسخ مي دادند ولي انگار فدراسيون از جايي دستور داشت كه چنين صعودي انجام نشود نه گيرهاي مالي به نتيجه رسيد و نه اشكال تراشي هاي فني به بهانه ها واهي و غيرقابل توضيح و صرفا با اين جمله "در شرايط كنوني از نظر اين مرجع تيم مذكور مجوز صعود نخواهد داشت"! همين و بس. هرچند اين وسط تلاش هاي منفي برخي عوامل داخلي در هيات نيز قابل چشم پوشي نيست و در واقع مي توان گفت عده اي براي استفاده از اين شرايط و وارد كردن نامشان به ليست نفرات اعزامي (به هر روش ممكن) ولو با اغواي اعضاي اردونشين و تحريك آنها به گفتن آنچه نبايد گفته  شود از تلاشي رويگردان نشدند و سرآخر كاروان رفته و ميدان را خالي ديدند.

پس از برخورد ناشيانه و خنده دار فدراسيون در جريان حادثه ماناسلو و تقسيم مساوي تقصير ها به طوري كه همه طرف ها راضي شوند! كه نتيجه اش منزوي شدن اكثر اعضاي تيم ماناسلو و نيمه راكد شدن فعاليت هاي كوهنوردي در زنجان شد بعد از آن  اندك تلاش هايي كه صورت مي پذيرفت حول محور اردوهاي بانوان بود كه با برخورد ظالمانه فدراسيون و متلاشي شدن اين تيم مفتخرم خدمت آقاي شعاعي مسئول محترم تعطيلي كوهنوردي در كشور عرض كنم : جناب آقاي مسئول! وظايف خطير خود را بسيار مسئولانه! و با دقت نظر انجام داده ايد بابت تعطيلي كوهنوردي در اين شهر به شما تبريك مي گويم اميد است تلاش هاي شما در همه نقاط كشور جواب دهد. تصور كنيد كوهنوردي بانوان اين شهر با استفاده از پتانسيل بالايي كه در اين 6 نفر بوجود آمده بود چه تكان عظيمي مي توانست بخورد چه پيشرفت جهشي اي درآن بوجود مي آمد اگر اين 6 نفر آماده و سرشار از علم و تجربه كوهنوردي (و نادر در نوع خود) با اميد و روحيه اي كه از موفقيت خود قرار بود بگيرند بازمي گشتند و به تربيت و اداره كوهنوردي بانوان شهر مي پرداختند.

امروز اما پس از سياست هاي سكون گرايانه فدراسيون و به تعطيلي كشاندن كل كوهنوردي كشور! تنها حركتي كه به چشم مي آيد صعودهاي پي در پي عظيم قيچي ساز است اما اي كاش عظيم نيز به جاي مدال آوري براي فدراسيون و پنهان كردن ظلم غير قابل چشم پوشي فدراسيون تلاشي براي به حركت درآوردن چرخ از حركت ايستاده كوهنوردي شهر خود انجام مي داد و بجاي تمركز تام روي صعود هاي هيماليا در كنار آن گوشه چشمي هم به تربيت كوهنوردان و تزريق نفسي تازه به فضاي غبار آلود كوهنوردي شهرستان ها داشت. عظيم خان ما از شما انتظار داريم برادر.


در همين رابطه:

-تصاويري از اردوي آماده سازي تيم هيماليانوردي بانوان زنجان

-همه اردوهایی که بانوان رفتند!


گزارش صعود به دماوند از دو مسير جنوبي و شرقي

برنامه صعود به دماوند به عنوان آخرين برنامه در تقويم شش ماهه اول امسال گنجانده شده بود. هدف اين برنامه آشنا كردن حداكثري اعضا با شرايط ارتفاع و دماوند بود. دوره 10 روزه ثبت نام اين برنامه با اطلاع رساني در مورد هدف برنامه و اينكه صعود قله هدف اصلي برنامه نيست سپري شد و 34 نفر براي شركت در اين برنامه ثبت نام كردند.

روز چهارشنبه 22 شهريور ماه 91 با يك دستگاه ميدلباس و 29 نفر از مقابل مجموعه ورزشي انقلاب حركت كرديم تا دو نفراز سلطانيه و 3 نفر از دوستان كه در تهران بودند به ماملحق شوند.

اسامي شركت كنندگان:

1.     حسين كريمي

2.     مرتضي ضيايي فر (صعود قله)

3.     ميثم پوسانه (صعود قله)

4.     عارف قرباني

5.     بابك عسگري نژاد

6.     معبود توحيدي نژاد

7.     سعيد امامياري (صعود قله)

8.     فاطمه موسوي

9.     سهند اسماعيلي

10.  توحيد گرانمايه

11.  محمود مرادي از سلطانيه (صعود قله)

12.  سعيد نبي لو (صعود قله از مسير شرقي)

13.  مهدي بيگدلي (صعود قله از مسير شرقي)

14.  مرتضي احمد لو (صعود قله)

15.  ليلا آزادي

16.  ليلا پناهي (صعود قله)

17.  مرضيه كريمي (صعود قله)

18.  طاهره نادري شهاب

19.  عبدالحسين هاشمي زاده

20.  بهنوش غمخوار (صعود قله)

21.  وحيد محمدي (صعود قله)

22.  حامد عليپور (صعود قله)

23.  محسن سليماني (صعود قله)

24.  امير زماني از سلطانيه (صعود قله از مسير شرقي)

25.  رباب قاسملو

26.  محمود تطهيري (صعود قله)

27.  حسن تاره

28.  ياسر جعفري (صعود قله)

29.  محمد ژاله رفعتي (صعود قله)

30.  مهدي نظري (صعود قله)

31.  مجتبي نديري از قم (صعود قله)

32.  علي خادم از اراك (صعود قله)

33. الهام كرمي

34.   محسن سعيدزاده (سرپرست)

 

راس ساعت 15 به قرار گاه پلور رسيديم و قرار شد همان روز پس از آماده شدن به سمت گوسفند سرا حركت كنيم...

ادامه نوشته

سرپيچي از دستور سرپرست!

"... در چادری که نزدیک چادر ما، روی سکوی علم چال زده شده بود، خانم جوانی دراز کشیده بود که از صبح می گفت حالت سرگیجه و سردرد دارد. ناگهان دیدم که چشمانش به حالتی غیر عادی بسته شد و خودش از حال رفت. نامنظم نفس می کشید، و با این وضع من حدس می زدم که دچار کوه گرفتگی حاد شده است. چند دقیقه بعد، حالش کمی بهتر شد و چشمان خود را باز کرد و با دوستش شروع به صحبت کرد: «چیزی نیست، خوب می شوم ...». از دو روز پیش که به علم چال آمده بودند، اصرار داشت که «گرده ی آلمانی ها» را صعود کند، اما هوا اجازه نمی داد. من آنان را می شناختم (در واقع اعضای یک سازمان کوه نوردی بودیم) اما در برنامه ای جداگانه به منطقه آمده بودم. با این حال، با استناد به این که مسن تر از آنان بودم و تجربه ی بیشتری داشتم، به آن خانم و دوستش گفتم که بهتر است هرچه زودتر به پایین بروید. سرپرست برنامه ی او هم که خود جوانی بود از همان سازمان، با من موافق بود و به او گفت که بار خود را ببندد تا شخص دیگری را (علاوه بر آن دوستی که مرتب در کنارش بود) همراه او به پایین بفرستد. دختر خانم گفت: «نه ! من باید گرده را صعود کنم! حالم خوب می شود...». من چند بار دیگر به او گفتم که باید پایین برود و اشاره کردم که ماندن در ارتفاع – به ویژه در شب – ممکن است برای او خطرناک باشد. سرپرست هم باز اصرار کرد که او باید آماده شود و به پایین برود. اما هیچ کدام موفق به متقاعد کردن آن دختر خانم نشدیم. او یک روز دیگر هم در آن جا ماند و خوشبختانه حالش خراب تر نشد، و البته گرده را هم نتوانست صعود کند. لجاجت او و گوش نکردنش به حرف های سرپرست و حرف های من که فرد با تجربه ی حاضر در منطقه بودم، برایم شگفت آور بود...


...در مباحث حقوق ورزشی آمده است که هرگاه کارآموز یا عضو یک تیم از دستور سرپرست تیم سرپیچی کند و برای او حادثه ای پیش آید، مسوولیت آن متوجه خودش خواهد بود

نافرمانی، فقط از دستور سرپرست پیش نمی آید؛ ممکن است که آدمی از عمل به توصیه های خودش یا آموزه های مسلم فنی هم سر باز زند!...


...سرپرست باید در صورت نافرمانی فردی از اعضای تیم، با تحکم از او بخواهد که امر او را اجرا کند. در صورتی که فرد دستور سرپرست را اجرا نکرد، سرپرست باید چند بار در حضور دیگران و با صدای بلند از آن فرد بخواهد که دستور را اجرا کند. اگر باز هم فرد سرپیچی کرد، مسوولیت سرپرست در مورد او ساقط می شود. به نظر من در شرایط خطرناک، حتی تنبیه فیزیکی ملایم خاطی (مثلا زدن یک کشیده به صورت او برای هشیار کردنش) جایز و لازم است. روشن است که پس از برنامه، باید با فرد خاطی برخورد شدید انضباطی (در باشگاه یا هیات و...) صورت گیرد."



متن كامل اين مطلب خواندني را وبلاگ ديده بان كوهستان بخوانيد

چه كسي دروغ مي گويد؟

كدام يك دروغ مي گويند؟:

منصوره گرجي (نايب رئيس فدراسيون):

هيچ مبلغي از هيچ ملي پوشي گرفته نشده است چرا كه اگر گرفته مي شد اين اعزام لغو نمي شد والان بچه ها در فرانسه در حال مسابقه دادن بودند.

لينك خبر


حميد توزنده جاني (كاپيتان تيم ملي سنگ‌نوردي):

«فدراسيون از هر ورزشکار 700 يورو خواست تا بتوانيم به مسابقات قهرماني جهان فرانسه اعزام شويم.»


لينك خبر

توبيخ شعاعي!

هامان اماني نوشته است:

[محمود شعاعي] "درپي اجتماع معترضانه ملی پوشان شجاع اعزامی به مسابقات قهرمانی سنگنوردی جهان - فرانسه در محل سازمان ورزش،  به دليل درخواست 2 ميليون توماني فدراسيون از بازیکنان مورد توبیخ ریاست ورزش و جوانان ایران قرار گرفت"

اطلاعات دقيقي در اين خصوص وجود دارد؟

درد دلي از حميدرضا توزنده جاني

"دلم یه دنیا غم داره.... : فردا شب پرواز داریم به فرانسه...

من و هفت نفر دیگر از بچه های تیم ملی... قراره بریم مسابقات جهانی ...

شاید بگبن اینکه غم نداره... اما داره... خوبشم داره...

دیروز از فدراسیون بهم زنگ زدن و گفتن :آقای توزندجانی فدراسیون واسه اعزام پول کم اورده... و هر کدوم از بچه ها باید 700 یورو بدن تا اعزام بشن... مبلغی معادل دو میلیون تومان...

حالا حق بدین یه دنیا غم داشته باشم... دو ماه مث سگ دارم تمرین میکنم... هر هفته یه رکورد جدید میزدم... از خیلی چیزهام زدم... تو این دو ماه فقط پول کفش سنگ و مکمل هام یک میلیون شده... ... هر روز تمرین... هر صبح تمرین... هر شب تمرین... انگشتام ترکید بسکه صعود زدم..

باشه قبول... این دو ملیونم جور میکنم میدم... اما اونی که نداره چی؟ اونی که هرچی داشت خرج تمرینش کرد تا بتونه تو این مسابقه خودشو نشون بده چی... اونا حقشون نیست که بیان...؟ مگه میشه مابریمو اونا ...."


 


حميد عزيز! براي تو براي خودم و براي كوهنوردي و سنگنوردي كشورم متاسفم...متاسفم كه فدراسيوني كه گويا قرار است تو را من را و كوهنوردان و سنگنوردان كشورم را ياري كند تا مشكلات از پيش رويشان برداشته شود زمان و هزينه خود را صرف تسويه حساب هاي شخصي كرده.

كاش زمان و هزينه اي كه صرف لابي و اعمال نفوذ كردن براي ساقط كردن بخش عمده از كوهنوردان شد (ولو براي سه ماه!!) صرف قهرماناني مثل شما مي شد.

آنوقت حتما از تويي كه شب اعزامت بايد دنبال پول بگردي انتظار دارند مدال هم برايشان بياوري و مايه سرافرازي آنها نزد بالاسري! ها شوي