شرح یک حادثه پس از 878 روز

"...من تا ظهر مشغول جمع کردن وسایل سفر شدم و بعد از خستگی خوابم برد، حدود 2:30 یا 3 بود که با زنگ موبایلم از خواب بیدار شدم. صدای سارا هنوز تو گوشمه با صدای گریه آلود داد میزد: عرفان کمک...! کمک...! پاشو بیا بچه ها رو بهمن زده!!! من هنوز خواب و بیدار بودم و با یکی دو ثانیه مکث داشتم با تعجب پیش خودم فکر میکردم من که صبح امروز با بچه ها صحبت کردم همه چی خوب بود،پس سارا چی میگه!!!؟ یوهو از جام پریدم و دوباره پرسیدم که مطمئن بشم!!! وقتی گوشی رو قطع کردم انگار بهم برق وصل کرده بودن همینطور بی اراده دستام به شدت میلرزیدن! سعی کردم فکرم رو متمرکز کنم که باید چی کار کنم!؟..."


ادامه مطلب را در ورجين بخوانيد

چطور درجه آنسايت (onsight) خود را بالا ببريم؟


يکي از بهترين روش هايي که به ما کمک ميکند تا درجه سختي مسيرهاي آنسايت خود را افزايش دهيم، مسافرت هاي طولاني و سنگنوردي در نقاط جديد است! در اينجا يکي از بهترين سنگنوردان انگلستان 10 نکته را به ما ياد آوري ميکند تا صعودهاي آنسايت ما بهترين نتيجه را داشته باشند:

ادامه نوشته

فرناز اسماعيل زاده نفر اول رشته سرعت بزرگسالان

در پایان رقابت‌های رشته‌ی سرعت زنان در چارچوب مسابقات قهرمانی کشور و انتخابی تیم ملی؛ فرناز اسماعیل زاده از زنجان به مقام نخست دست یافت. اعظم کرمی از کرمان به مقام دوم رسید، سیما سلطانی از زنجان در جایگاه سوم و الناز رکابی نیز از زنجان در رده‌ی چهارم قرار گرفت

سايت فدراسيون كوهنوردي

چند روز پيش همچنين مينا آرميده سنگنورد نوجوان زنجاني توانست مقام سومي رشته سرعت را در مسابقات آسيايي همدان بدست آورد.


ايران بر فراز ترانگو

پرچم ايران بر فراز برج ترانگو به اهتزاز درآمد!

تبريك به آنان كه ماه ها و سالها براي اين افتخار تلاش كردند.

يادي از گذشته هاي دور


من، حسين مقدم، معبود توحيدي نژاد
 اردوهاي انتخابي هيات زنجان  دماوند بهمن 87

معين در راه لنين

معين اصفهانيان، كوهنورد جوان، با انگيزه و با اخلاق زنجاني ديروز كشور را به قصد تلاش بر روي قله 7134 متري لنين ترك كرد.

براي اين جوان پرتلاش كه بدون حمايت حتي معنوي مسئولان و صرفا با تشويق دوستانش راهي برنامه شده آرزوي موفقيت مي كنم.

به اميد بازگشت پر افتخارش  با پيروزي و سلامتي


اميدوارم معين بتواند از حضور تيم بانوان زنجان كه در چند روز آينده به همين منطقه اعزام خواهد شد استفاده لازم را برده و كمك حال اين تيم شود.

مراسم ارائه گزارش ماناسلو

ابتدا جعفر بعد من و در انتها امید و شدت سرما منفی 40، ارتفاع 8163 متر، سرعت باد 40 کیلومتر، هوا کاملا تاریک و مه آلود بود.

 دوربین من که کامل یخ زده بود ولی جعفر سرحالتر بود و تعدادی عکس از نشانه های قله به همراه ما گرفت امید نیز توانست فیلم کوتاهی از نشانه های قله بگیرد.

همگی نگران بازگشت به پایین بودیم در آن هوای خراب به سرعت به پایین آمدیم باد رفته رفته بیشتر می شد. خستگی در ارتفاع قدرت فکر کردن را گرفته بود در انتهای مسیر طناب ثابت زیر قله به ارتفاع7900 رسیدیم که با اعتماد به GPS ها به سمت چپ رفتیم مسیری که کاملا اشتباه بود و ما دو ساعت در آن فلات به دور خودمان چرخیدیم و به دنبال مسیر بودیم. سرما رفته رفته بیشتر می شد. امید می گفت داخل طناب باشیم ولی کسی توجهی نکرد. برای ساعتی در محلی نشستیم. زمین کاملا یخ زده بود و کندنش بسیار دشوار. کوچکترین غفلت دیگر قابل جبران نبود امید کوله من را حمل می کرد که ناگان پایش دریک شکاف فرو رفت و به سختی توانست بیرون بیاید. من نیز از فشار خستگی و سرما 10 متری بر روی زمین سر خوردم و توانستم خود را نگه دارم. کوله را جعفر از امید گرفت و GPS  در دست به دنبال مسیر، شیب یخی را به سمت پایین می رفت. شیب رفته رفته زیاد می شد و یخ آن سخت تر ...

نه این مسیر نیست خیلی شیب دارد، خطرناک است، برگردیم در همین حین امید داد زد وای حسین رفت! و ای کاش حسین می رفت! ولی آن حسین نبود!

 جعفر بود!

جعفر بود که بدون سرو صدا و در یک لحظه به سرعت از ما جدا شد و دیگر هیچ وقت باز نگشت!



ده سنگنورد زنجانی دعوت شده در اردوی تیم ملی

ده سنگنورد زنجانی دعوت شده در اردوی تیم ملی
مسابقات آسیایی نوجوانان و جوانان _ 21 لغایت 23 تیرماه _ استان همدان


پس از برگزاری مسابقات قهرمانی کشور در اوایل تیرماه در شهرستان پلور، ده نفر از سنگنوردان دختر و پسر شهرمان موفق به کسب مدال و انتخاب در تیم ملی کشورمان شدند تا در رقابتهای آسیایی که از 21 تیر ماه به مدت سه روز در شهرستان همدان برگزارخواهد شد حضور داشته باشند.

آقایان :
1_محمدصادق یوسفی (رده سنی جوانان _ در دو رشته سرطناب و سرعت )
2_حامد جعفری  (رده سنی جوانان _ در دو رشته سرطناب و سرعت)
3_حامدباقری (رده سنی نوجوانان الف _ در رشته سرطناب)
4_محمدرضا بیگدلی (رده سنی نوجوانان الف _ در رشته سرعت)
5_مرتضی فیضی (رده سنی نوجوانان الف _ در رشته سرعت)
6_پوریا رسولی (رده سنی نوجوانان ب _ در دو رشته سرعت و سرطناب)
7_حمید امین محمدلو (رده سنی نوجوانان ب _ در رشته سرعت)

خانمها :
8_ شیما عباسی آزاد (رده سنی جوانان _ در رشته سرعت)
9_ مهسا محرمی (رده سنی نوجوانان ب _ در رشته سرعت )
10_ مینا آرامیده (رده سنی نوجوانان ب _ در دو رشته سرعت و سرطناب)

عکس اعضای زنجانی تیم ملی سنگنوردی ایران قبل از عزیمت به همدان : (شیما عباسی آزاد و مهسا محرمی غایبان این عکس)


نفرات ایستاده از راست به چپ: محمدصادق یوسفی _ محمدرضابیگدلی _ مرتضی فیضی _ حامد جعفری و حامد باقری
نفرات نشسته از راست به چپ : مینا آرامیده _ حمیدامین محمدلو _ پوریا رسولی

از وبلاگ کوه تبار

جلال رابوكي

کوهنوردی قوی و با تجربه که با شیوه خاص خود - صعود های سرعتی - کوهنوردی می کرد

در اواخر دهه 50 بارها یخچال یخار را , و گرده ها و دهلیز هایش را , که برخی برای اولین بار بودند صعود کرده بود . در سال 65 و در چهل سالگی برای چهلمین بار راهی دماوند شد و در هدفی خاص , از ارتفاع 5000 متری , این کوه را بطور کامل تراورس کرد .

اما شاخص ترین کارهای رابوکی در اوخر دهه هفتاد انجام شد , و آن صعود از 2 و سپس 3 جبهه دماوند در یک روز بود . در مرداد ماه سال 77 برنامه 2 جبهه را از گوسفند سرای جنوبی آغاز کرد و پس از صعود قله در هوای خراب از مسیر سنگی شمالی سرازیر شد . پس از رسیدن به جانپناه 4000 متری دوباره یال شمالی را صعود کرد و بعد از رسیدن به قله از مسیر جنوبی به گوسفند سرا بازگشت و زمان 17 ساعت را ثبت کرد . سپس در تیرماه78برای صعود سه جبهه به جنوب دماوند رفت و پس از صعود قله،از برف‌چال و شن‌اسکی غربی فرود و به پناهگاه سیمرغ می‌رود. دوباره مسیر غربی را صعود کرده، به قله می‌رسد و این بار از بام برفی و یال شمال‌شرقی فرود می‌رود و پس از رسیدن به پناه‌گاه تخت فریدون برای سومین بار به قله دماوند صعود می‌کند. وقتی در نیمه شب به گوسفند‌سرای جنوبی می‌رسد، زمان 20 ساعت و 30 دقیقه را ثبت می‌کند و این برنامه هرگزتکرار نشده است.مرگ جلال رابوکی هم در سال 81 در دماوند اتفاق افتاد.در هرکدام از برنامه‌هایی که ذکر آن‌ها رفت، همنوردانی همراه او بودند که یکی از آن‌ها "مجید بنی‌هاشمی" بود. فروردین 78، در یکی از صعودهای سرعتی به دماوند از مسیر جنوبی، گرفتار هوای خراب می‌شوند و مجید بنی‌هاشمی از نزدیکی‌های قله سقوط می‌کند وکشته می‌شود. از آن زمان، در فروردین ماه هر سال، رابوکی به یاد او در دماوند برنامه‌ای اجرا کرد تا سال81 که در یکی از همین برنامه‌ها، طوفان شدید و هوای خراب، باعث سقوط او شد. جسد او دو سال بعددر شرق دماوند(یخچال یخار) پیدا شد.




منبع: صفحه فيسبوك كلوپ دماوند (محسن آغاسي)

ديواره سنگنوردي كلاسيك

دو تصوير ببينيد از ديواره سنگنوردي كلاسيك زنجان
كه به دليل خارج شدن از استاندارد كمتر استفاده ميشود.


عكس ها از حسين مهدوي


سمبله را نجات دهيم




سالیان سال بود که مردم کوچه و بازار و خیابان شهرمان، به هنگامی که از درد و دود و دیوار و کم و غم به تنگ می‌آمدند به آغوش طبیعت و کوه گاوازنگ و سنبله می‌شتافتند که بسیار دست یافتنی و پا نهادنی بودند.

هر کسی پا، بر روی جا پای قبلی خود یا قبلی‌ها گذاشته، می‌گذشت تا از دور دست‌ها مارپیچ سلامت‌زا، بر روی کوه سنبله بیننده را به سمت و سو و آغوش خود فراخواند.

بعد از آن که سد گاوازنگ را احداث کرده و درختکاری پر تکرار مردمی سالیانه را به جریان انداختند، سیل عظیم شهروندان به سوی کوه سنبله فزونی یافت و ماهیگیری و قایقرانی نیز بر جذبه و آیندگان منطقه می‌افزود که به ناگاه با جرثقیل، اتاقکی را در مبدا مسیر کوهپیمایی و جاده آسفالته‌ سد گذاشته، بخشی از مسیر را سد کردند و به مرور ایام به حواشی آن پرداختند؛ هیچ کس نفهمید و نشنید که، که چه می‌کند و برای چه؟ تا اینکه شن‌ریزی ابتدای مسیر کوهپیمایی با چمن‌کاری و اسب و درشکه و سگ و ... تکمیل‌تر و عرصه‌ راهپیمایی تنگ‌تر شد طوری که به هیئت کوهنوردی گزارش داده، اعتراض نمودیم تا نگذارند سرگردنه و راه عمومی مردم که حق‌الناس می‌باشد بسته شود و در کنار سد گاوازنگ سدی بر مسیر همیشگی راهپیمایی شهروندان ایجاد شود. که فرمودند نه چنین چیزی از محالات بوده و عالم و آدم می‌دانند که این مسیر، مسیر کوهپیمایی عموم شهروندان زنجانی است و حتما معبری در این میان برای مردم تعیین و تعریف خواهند کرد که چنین نکردند و با کمال تعجب یکی دو هفته‌ای می‌شود که در دیوار مانند آهنی که در جلوی راه نصب کرده و خروجی دیگرش را هم با خاک‌ریزی، مسدود کرده‌اند! و مردم را از مسیر عادی کوهپیمایی و عادت شده‌شان به بیراهه یا جاده‌ ماشین رو هدایت می‌کنند تا به کوه سنبله برسند و شاید هم اصلا نرسند. چرا که سرعت ماشین‌ها زیاد است و تعدادشان زیادتر و راه هم راه آن‌ها!

چه کسی مسئول است و که، کی پاسخ خواهد گفت که با نام سپردن کارها به بخش خصوصی یا عملی نمودن اصل 46 یا در آمدزایی! چه زیانی را به روح و روان و جسم شهروندان وارد می‌سازد. چرا کسی از طریق صدا و سیما یا مطبوعات محلی به مردم اطلاع‌رسانی و گزارش دهی همه فهم نمی‌کند که، چه طرح و پروژه‌ای با چه دلایل و اهدافی را در مسیر کوهپیمایی و گرداگرد سد گاوازنگ دارد پیاده می‌کند و به مرور بر سر قسمت‌های باقیمانده‌ کوه گاوزانگ و کوه سنبله و سد چه خواهد آمد.

آیا باید به دنیای مجازی پناه برد و به وصف العیش، نصف العیش، قانع شد و مثل برخی از کارکنان ادارات که در منزل به دور کاری مشغولند در خانه نشست، و دور کوهنوردی کرد و به کشیدن نقاشی چند هشت پیوسته با چند تا کلاغ اکتفا کرد یا منتظر پاسخ منطقی یا اصلاح اصولی رفتار اداره‌کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان و سازمان همیاری شهرداری‌ها بود و به قهرمانان هیمالیا نورد استان و کوهنوردان محترم شهروندان گرامی ( که ما بین‌شان از مسئولان نیز بسیار است) گفت که هنوز شتاب نکنید و طومار جمع و امضا نکنید و جلوی نرده‌ها، نرده‌ انسانی نسازید که مشکل سهوی و موقتی بوده است و رفع خواهد شد!

خليل ببري


پي نوشت:

لازم به توضيح است كوه سمبله (سنبله)، محبوب ترين، پرترددترين، در دسترس ترين و البته مظلوم ترين مكان هاي كوهپيمايي مردم زنجان است. هر هفته هزاران كوهنورد و طبيعت گرد و كوهپيما به آغوش هميشه باز اين كوه دوست داشتني مي روند و از طبيعت زيباي آن لذت مي برند. ما انسان ها اما هميشه به جاي قدرداني و قدردهي به مادر طبيعت در صدد تخريب آن برآمده ايم. همين كوه سمبله هرسال در چند روز مشخص محل رزمايش جنگي مي شود و سينه اش از گلوله و خمپاره گلگون مي شود. اين روز ها هم شاهد تجاري شدن محوطه ورودي آن هستيم به طوري كه مسير هميشگي تردد كوهنوردان با زنجير و نرده بسته و به يك منطقه تجاري تبديل شده است به طوري كه كوهنوردان مجبور هستند براي رسيدن به پاي اين كوه كمي ديواره نوردي! دره نوردي و بي شك در زمستان به صعود آبشار يخي هم بپردازند.!ا

از هيات كوهنوردي هم به خاطر همكاري هميشگي اش! در امر حمايت از محيط زيست و زدن دست رد به سينه فعالان نجات سمبله تشكر مي كنيم! اين حركت شاخص هيات زنجان هم در ادامه فعاليت هاي قبليش بود زماني كه تلاش كرديم نيم خطي از زبان ايشان در دفاع از سمبله اي كه زير رگبار مسلسل و بمب بود بشنويم و كما في السابق در حسرت آن بمرديم.ا


-در مورد سمبله اينجا بخوانيد



انجمن هراسي!

اواخر سال 89 كه به فكر تشكيل يك گروه كوهنوردي فعال و همه گير در زنجان افتاديم، گرفتن نمايندگي انجمن زنجان پيشنهادي بود كه يكي از دوستان روي ميز پيشنهادها گذاشت. پيشنهادي كه بعدها با توجه به ضعف گزينه هاي ديگر مقبول افتاد و از اوايل سال 90 جمعي كه تشكيل داديم رسما نمايندگي انجمن كوهنوردان ايران در زنجان شد. دوندگي هاي بي حساب فرشاد اسماعيل زاده ، معبود توحيدي نژاد و من و زدن قيد زندگي شروع و استمرار خوبي را رقم زد.  در يك سال و اندي گذشته از عمر اين جمع كوهنوردي شاهد تنگ نظري ها و سنگ اندازي هاي بسياري از سوي برخي از كوهنوردان شهر بوديم. وانفسايي بود براي خودش! جرممان فعاليت خوب و شناخته شدن بيش از پيش هر روزه اش بود و عكس العملمان دراز كردن دست دوستي به سوي هر آنكه با ما بد بود.

هيات كوهنوردي كه طبق معمول با هر جمع كوهنوردي اي كه مستقل از او عمل كند راديكال برخورد مي كند با ما نيز همان كرد هنوز پس از يك سال و نيم فعاليتي كه بي شك در تاريخ اين شهر و استان بي سابقه بود هيات كوهنوردي زنجان اين تشكل كوهنوردي را به رسميت نمي شناسد. متاسفانه انجمن كوهنوردان ايران نيز هيچگاه به ما به چشم يك فرزند، فرزندي كه در سالهاي اول زندگيش نياز به مراقبت و توجه دارد نگاه نكرد. سرش به كار خودش گرم بود و ما هرچه كرديم با اتكا به نيروي جواني بود و همفكري همه دوستان.

امروز اما تحقير اين جمع جوان به اوج خود رسيده است. فدراسيون كوهنوردي يك كشور كه گويا قرار است گرداننده اصلي كوهنوردي مملكت باشد و با همه اقشار آن پدرانه برخورد كند نماينده اش را بازخواست مي كند كه چرا در جمعي حضور يافته كه نام «انجمن» را يدك مي كشد. هيات كوهنوردي يك شهر با جوانان فعال و احتمالا! آينده دارش چنان برخورد مي كند كه تو گويي بزهكاران در رفته از زندان هستند و اگر از زير يوغشان  خارج شده ايم بايستي با تحريم فلجمان كنند.

اما ما هميشه بر اين نكته ثابت قدم بوده ايم كه نان بازو مي خوريم منت ارباب نمي كشيم. ما اگر به اين ذلت ها تن داده بوديم امروز مثل خيلي ها به خيلي جاها! مي رسيديم. در زندگي چيزهايي مهم تر از افتخارات پوشالي و زودگذر وجود دارد كه تا لحظه مرگ با انسان مي ماند.

در آخر به همه همشهرياني كه انجمن زنجان را مي شناسد، آنها برايش كف زده اند و آنها كه به سويش سنگ انداخته اند و ديگر كوهنوردان كشور كه از دور نگاهي بر اين جمع نوپا و جوان كوهنوردي زنجان دارند عرض مي كنم اين بوته نرم اكنون به درختي تنومند تبديل شده و در مقابل باد و بارانش گزندي نخواهد بود. تو بگذار تنگ نظر تلاشش  را بكند انتهاي راه ما به خورشيد است.


بنديك: چرا مي زنيشون؟
داسلر: براي اينكه يه وقت فكر فرار به سرشون نزنه

-اونو یکی رو چرا بدتر زدي؟

-اون فرار كرده بود تازه گرفتيمش!

گزارش تصويري سنگنوردي در گلجوك

ديروز برنامه «سنگنوردي در گلجوك»، از برنامه هاي تقويم شش ماهه انجمن كوهنوردان زنجان كه به دليل نامناسب بودن شرايط جوي به تعويق افتاده بود با حضور 23 نفر برگزار شد.

سرپرست اين برنامه «بابك عسگري نژاد» و با بازديد از «غار گلجوك» و سنگنوردي در نماي غربي آن همراه بود.

در ادامه تصاوير بيشتري از متن و حاشيه اين برنامه ببينيد.

براي دانستن بيشتر در مورد «گلجوك» روي همين نام در نوار ابزار سمت چپ وبلاگ كليك كنيد.

ادامه نوشته

ماراغا

عكس و آهنگ زير تقديم به همه مراغه اي هاي عزيز...


دانلود کنید


-عكس: حاشيه سوفوچايي در حومه مراغه
-آهنگ: "ماراغا" باصداي نويد مثمر

از فروشگاه اينترنتي لوازم كوهنوردي نانگاپاربات كه كار بچه هاي همين شهره ديدن كنيد:

www.nanga.ir