سالیان سال بود که مردم کوچه و بازار و خیابان شهرمان، به هنگامی که از درد و دود و دیوار و کم و غم به تنگ می‌آمدند به آغوش طبیعت و کوه گاوازنگ و سنبله می‌شتافتند که بسیار دست یافتنی و پا نهادنی بودند.

هر کسی پا، بر روی جا پای قبلی خود یا قبلی‌ها گذاشته، می‌گذشت تا از دور دست‌ها مارپیچ سلامت‌زا، بر روی کوه سنبله بیننده را به سمت و سو و آغوش خود فراخواند.

بعد از آن که سد گاوازنگ را احداث کرده و درختکاری پر تکرار مردمی سالیانه را به جریان انداختند، سیل عظیم شهروندان به سوی کوه سنبله فزونی یافت و ماهیگیری و قایقرانی نیز بر جذبه و آیندگان منطقه می‌افزود که به ناگاه با جرثقیل، اتاقکی را در مبدا مسیر کوهپیمایی و جاده آسفالته‌ سد گذاشته، بخشی از مسیر را سد کردند و به مرور ایام به حواشی آن پرداختند؛ هیچ کس نفهمید و نشنید که، که چه می‌کند و برای چه؟ تا اینکه شن‌ریزی ابتدای مسیر کوهپیمایی با چمن‌کاری و اسب و درشکه و سگ و ... تکمیل‌تر و عرصه‌ راهپیمایی تنگ‌تر شد طوری که به هیئت کوهنوردی گزارش داده، اعتراض نمودیم تا نگذارند سرگردنه و راه عمومی مردم که حق‌الناس می‌باشد بسته شود و در کنار سد گاوازنگ سدی بر مسیر همیشگی راهپیمایی شهروندان ایجاد شود. که فرمودند نه چنین چیزی از محالات بوده و عالم و آدم می‌دانند که این مسیر، مسیر کوهپیمایی عموم شهروندان زنجانی است و حتما معبری در این میان برای مردم تعیین و تعریف خواهند کرد که چنین نکردند و با کمال تعجب یکی دو هفته‌ای می‌شود که در دیوار مانند آهنی که در جلوی راه نصب کرده و خروجی دیگرش را هم با خاک‌ریزی، مسدود کرده‌اند! و مردم را از مسیر عادی کوهپیمایی و عادت شده‌شان به بیراهه یا جاده‌ ماشین رو هدایت می‌کنند تا به کوه سنبله برسند و شاید هم اصلا نرسند. چرا که سرعت ماشین‌ها زیاد است و تعدادشان زیادتر و راه هم راه آن‌ها!

چه کسی مسئول است و که، کی پاسخ خواهد گفت که با نام سپردن کارها به بخش خصوصی یا عملی نمودن اصل 46 یا در آمدزایی! چه زیانی را به روح و روان و جسم شهروندان وارد می‌سازد. چرا کسی از طریق صدا و سیما یا مطبوعات محلی به مردم اطلاع‌رسانی و گزارش دهی همه فهم نمی‌کند که، چه طرح و پروژه‌ای با چه دلایل و اهدافی را در مسیر کوهپیمایی و گرداگرد سد گاوازنگ دارد پیاده می‌کند و به مرور بر سر قسمت‌های باقیمانده‌ کوه گاوزانگ و کوه سنبله و سد چه خواهد آمد.

آیا باید به دنیای مجازی پناه برد و به وصف العیش، نصف العیش، قانع شد و مثل برخی از کارکنان ادارات که در منزل به دور کاری مشغولند در خانه نشست، و دور کوهنوردی کرد و به کشیدن نقاشی چند هشت پیوسته با چند تا کلاغ اکتفا کرد یا منتظر پاسخ منطقی یا اصلاح اصولی رفتار اداره‌کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان و سازمان همیاری شهرداری‌ها بود و به قهرمانان هیمالیا نورد استان و کوهنوردان محترم شهروندان گرامی ( که ما بین‌شان از مسئولان نیز بسیار است) گفت که هنوز شتاب نکنید و طومار جمع و امضا نکنید و جلوی نرده‌ها، نرده‌ انسانی نسازید که مشکل سهوی و موقتی بوده است و رفع خواهد شد!

خليل ببري


پي نوشت:

لازم به توضيح است كوه سمبله (سنبله)، محبوب ترين، پرترددترين، در دسترس ترين و البته مظلوم ترين مكان هاي كوهپيمايي مردم زنجان است. هر هفته هزاران كوهنورد و طبيعت گرد و كوهپيما به آغوش هميشه باز اين كوه دوست داشتني مي روند و از طبيعت زيباي آن لذت مي برند. ما انسان ها اما هميشه به جاي قدرداني و قدردهي به مادر طبيعت در صدد تخريب آن برآمده ايم. همين كوه سمبله هرسال در چند روز مشخص محل رزمايش جنگي مي شود و سينه اش از گلوله و خمپاره گلگون مي شود. اين روز ها هم شاهد تجاري شدن محوطه ورودي آن هستيم به طوري كه مسير هميشگي تردد كوهنوردان با زنجير و نرده بسته و به يك منطقه تجاري تبديل شده است به طوري كه كوهنوردان مجبور هستند براي رسيدن به پاي اين كوه كمي ديواره نوردي! دره نوردي و بي شك در زمستان به صعود آبشار يخي هم بپردازند.!ا

از هيات كوهنوردي هم به خاطر همكاري هميشگي اش! در امر حمايت از محيط زيست و زدن دست رد به سينه فعالان نجات سمبله تشكر مي كنيم! اين حركت شاخص هيات زنجان هم در ادامه فعاليت هاي قبليش بود زماني كه تلاش كرديم نيم خطي از زبان ايشان در دفاع از سمبله اي كه زير رگبار مسلسل و بمب بود بشنويم و كما في السابق در حسرت آن بمرديم.ا


-در مورد سمبله اينجا بخوانيد