ده سال پیش در روزی مثل دیروز این وبلاگ متولد شد.
آن روزها انگیزه های نوشتن در کوهوب ها  با امروز خیلی متفاوت بود.
ده سال پیش وبلاگ نویسی برای انعکاس تجربیات شخصی از کوهنوردی هایی بود که می کردیم.
عکس ها ، نقشه ها و کروکی هایی که می کشیدیم  همین کمک و راهنمایی بود برای کوهنوردان دیگری که در دنیای وبلاگ ها به دنبال اطلاعات از کوه های مختلف ایران بودند.
تجربیات شخصی ای که پس از بارها به نقد کشیده شدن و عقل جمعی به عنوان آموزش های موثری به دست علاقمندانش می رسید. شنبه که میشد همه سراغ وبلاگ ها می رفتند تا ببینند دیروز صاحب این وبلاگ کجا رفته بوده و در موردش چه نوشته و چه عکسی از آن در وبلاگ گذاشته است.
امروز اگر چه با ظهور فضاهای وب مختلف انگیزه ها برای نوشتن در وبلاگ بسیار کم شده و بسیاری از وبلاگ ها به مرگ رسیده اند اما هنوز می نویسم، من هنوز وبلاگ را یک رسانه منشا و مرجع می دانم که هرچند از اسب افتاده اما هنوز از اصل نیفتاده.
وبلاگ هنوز یک رسانه اصیل است هرچند بازارش به داغی گذشته نیست و بالاخص بلاگفا که پس از آن اتفاق ناگوار پارسال و از بین رفتن اطلاعات یکساله، بسیاری از طرفدارانش ریزش کردند اما از قول مولانا به دوستان وبلاگی ام عرض می کنم:

تو نگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید؟

تو یکی نه ای هزاری...تو چراغ خود بیفروز

که یکی چراغ روشن ز هزار مرده بهتر


از دوستان وبلاگی ام، همه مخاطبانم و کسانی که هنوز گاهی به این وبلاگ سر می زنند ممنونم که مرا به نوشتن ترغیب می کنند.
در آغاز دهه دوم حیات وبلاگ آیاز با شمایم، با لبخند :)