من اعتراف می کنم
در مدتی که ایران نبودم اتفاقات مهم زیادی افتاده که در این روزها تو اینترنت دارم در مورد اون ها می خونم که بیشترشون خبرهای ناراحت کنندست مثل سقوط هفت هشت ده تا هواپیما مثل سخنرانی هاشمی در نماز جمعه و درگیری های بعدش مثل شروع دوره محکومیت ۸ ساله سعید متین پور مثل...مثل... اعترافات ابطحی و عطریان فر
یاد دادگاه ژاندارک و کتاب ساردین و اعترافات گالیله افتادم
نوشته زير، ترجمه متنی است که گالیلئو گالیله در سال 1633، به عنوان اعتراف و توبه نامه،
در دادگاه کلیسا خوانده است. در این متن گالیله میگوید:
"در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمده ام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس می کنم، توبه می کنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار می کنم و آنرا منفور و مطرود می نمایم..."
تمام اعترافات ساختگی در تاریخ سرنوشت یکسانی داشته اند...
میگویند گالیله که در زمان این دادگاه 69 سال سن داشته است،تعمداً با هفتاد ساله معرفی کردن خود، سعی کرده اعترافاتش را از اعتبار ساقط کند.
من اعتراف می کنم به صاف بودن زمین. به روز بودن شب و یسار بودن یمین.
من اعتراف می کنم که شب سپید بود و من اگر سیاه دیدمش خطای دید بود و بس..
من اعتراف می کنم که قرص ها توهم است و فرد خاینی چو من نه لایق ترحم است.
من اعتراف می کنم فقط کمی امان بده، به دوستان گشنه ام فقط یه تکه نان بده.
من اعتراف می کنم تروخدا دگر نزن...من اعتراف می کنم
من اعتراف می کنم فقط نگو به دخترم در این یکی دو ماه من،چه آمدست بر سرم
یک جمله هم از ناظم حکمت تقدیم به سعید متین پور عزیز:
دنیا دست انسان خواهد بود - شاید صد سال دیگر
اما خواهد بود.
دلم گرفته است...دلم عجیب گرفته است.