در اين چند ساله عادت كرديم به مرگ عزيزان ، عيسي، جعفر، مهدي عميدي و خيلي هاي ديگه 
اما چيزي كه موضوع برودپيكي ها رو سخت كرد اين بود كه هشت شبانه روز اين بندگان خدا زنده بودند اگر همان روز اول خبر سقوطشان را مي شنيدم ناراحت مي شدم اما اينگونه خوره به جانم نمي افتاد جعفر رفيق فابريكمان بود او هم سقوط كرد گريه كرديم ديوانه شديم اما اينقدر نرنجيديم يا مهدي عميدي كه هنوز مرگش را باور نكرده ام و گاهي براي پرسيدن مطلبي دنبال شماره اش در گوشي مي گردم و بعد....
ديشب هم مثل چند شب گذشته چشمان اين سه جوان دوست داشتني از فكرم بيرون نرفت چشماني كه بالاي ثابت ها را مي پايند تا مگر امدادرسي از آن بالا بيايد... چشماني كه انگار داد مي زنند بياييد ما زنده ايم...


لطفا دنبال مقصر نگرديد...!
نه هوا بد بوده
نه تيم اشتباه فاحشي داشته
و نه امدادگران كم كاري كرده اند
روي ديگر موفقيت در  برنامه هاي جسورانه و بزرگ اين چنيني گاهي همين اندازه تلخ است
چنين تلخي هايي جزلاينفك برنامه هاي جسورانه است

براي جلوگيري از اين حوادث فقط يك راه وجود داره و اون اينكه از انجام برنامه هاي جسورانه و بزرگ جلوگيري بشه كه ...عمرا!