وبلاگ بانوان کوهنورد زنجان
همه جا آنقدر سرسبز است که چشمهایم دارند دودو می زنند.چپ ... راست ... چند تا پیچ دیگر ... بالاخره میرسیم. با آقایان : حسین مقدم (سرپرست)، سعید کریمی ، حسین مهدوی ، مهدی رستمی و خانم ها : مینا بهرامی ، سمیه یکتا ، بتول قاسمی و خودم از روستای حاجی کندی راهمان را به سمت تکه قیه سی پی می گیریم. از کمرکش تپه ها که عبور می کنیم تکه و گلجیک از دور خود را می نمایانند. مکان دقیق مسیر یاد ، جانپناه و غاری که از دور دیده می شود بچه ها را به چالش می کشد . پس از افاضه نظرات و فرمایشات ضد و نقیض ادامه می دهیم و خودمان را به پای گرده تکه می رسانیم که کمی بالاتر از دره مابین تکه و گلجیک است. کنار چشمه ای گوارا که بعدها با به یاد آوردن آب زلالش حسرت جرعه ای از آن به دلمان ماند ، صبحانه ای می خوریم و کارمان را آغاز می کنیم.
آسمان صاف ، هوای آفتابی و مناظر زیبای بهاری لذت صعودمان را دوچندان می کنند. گاهی در زیر مسیر روی دامنه های سرسبز عده ای در حال چیدن گیاهان کوهی دیده می شدند که در اواخر بیشتر شدند. عده ای با خانواده و حتی با احشام برای سپری کردن روز تعطیلشان آمده بودند و عده ای از جوانان در مسیر گرده برای قدرت نمایی یا شوخی های دوستانه سنگ های بزرگ را به سمت پایین می قلتاندند که بسیار مایه تاسف بود که از خطرات عملشان آگاهی ندارند.
گرده می رود و ما می رویم . بالا .... پایین .... و سنگ های زبر پوست دستانمان را می نوازند! با نزدیک شدن به قله هوا کم کم ابری می شود. آخرین سنگ های زیر قله را هر یک از مسیری بالا می رویم و با صعود قله به کارمان پایان می دهیم. ساعت 14:45 است و ما 5 ساعت راه آمده ایم . پس از گرفتن چند عکس و خوردن سورپرایزهای مختلف که بچه ها زحمتشان را کشیده بودند با اخطار رعدو برق به پایین سرازیر می شویم. بار الکتریکی در فضا به خوبی حس می شود بطوریکه گوشهایمان وزوز می کنند و باعث ایجاد سردرد می شود. حسین مقدم باتومش را که مثل آنتن روی کوله اش بسته به پایین دره پرتاب می کند و ما سریعتر خودمان را از تیغه به سمت دامنه ها می کشانیم.
از روی دامنه ها و مسیر های پست ادامه می دهیم. ابرها پراکنده می شوند و نم نم باران دشت ها را با طراوت از پیش به ما پیشکش می کند.
مینا با وجود مصدومیت پایش یکه تازی می کند و خم به ابرو نمی آورد. ساعت 18 برای صرف نهار توقف می کنیم که زحمت پختش را سمیه کشیده بود. شاد و راضی از بابت روز زیبا و فعالیت مفیدی که داشتیم ، طبیعت سخاوتمند را وداع می گوییم .
جمعه 24 اردی بهشت 89