پاسخی به یک هجو
اصولا هر فعالیتی و یا حتی هر اعلام حضوری نیاز به پاسخگویی دارد، بماند که بسیاری از ما روش محافظهکارانه را برمیگزینیم و از خوف آنکه پاسخی ندهیم فعالیتهای خود را هم روایت نمیکنیم یا برای آنکه اشتباهی از ما هویدا نشود گاهی حتی حضور خویش را در عرصهای پنهان میکنیم.
اما همین پاسخگویی هم نه همیشه رواست و نه همهجا شایسته، به عنوان کسی که 12 سال است وبلاگنویسی می کند و هیچوقت نه محافظهکاری کرده و نه از پاسخگویی هراسی داشته به عنوان کسی که لحظهلحظه خود را به قضاوت دیگران گذاشته و نشان به آن نشان که اگر نقطهای بود چون کوه بزرگنمایی میشد با شرافت زیسته بپذیرید که در جواب کسی که دست به ماشه مدتها در انتظار بوده تا جبران مافات کرده باشد سکوت شاید بهترین پاسخ باشد. جایی که به طرفهالعینی میتوان از سکوت عموم استفاده کرده هر حرفی را به هر شکلی گفت و هر چیزی را به هرکسی نسبت داد اصولا "توجه" هم حتی زیادیست.
ظاهرا جناب بشیرگنجی که همه نقشش در فضای کوهنوردی همین "حاضری" زدن ها در امور این چنینی است و اصولا کار دیگری در کوهنوردی ندارد هم اظهار فضل نمودهاند.
بزم و عیشتان را برهم نمیزنم صرفا اینکه "تغاری بشکند ماستی بریزد، جهان گردد به کام کاسهلیسان"