فكري براي پشت در مانده ها كنيم

نقدي بر هيات كوهنوردي زنجان و لزوم توجه برامر آموزش

از مقابل دبيرستانها يا دانشگاه ها كه بگذريد خيل دانش آموزان يا دانشجوياني را مي بينيد كه دور معلم يا استادي جمع شده اند تا برگي از دفتر آموزش وي نصيبشان شوند.

سيستم يادگيري و ياد دادن سيستمي منحصر بفرديست كه قابل مقايسه با بسياري از سيستم هاي ديگر نيست براي مثال در يك كارخانه هرسال عده اي بازنشست مي شوند و اگر كارخانه تعديل يا جذب بيشتر نيرو را در برنامه نداشته باشد به همان تعداد كارگر بازنشسته شده كارگر جديد استخدام مي كند. تا توازن اش حفظ شود. يا هر سيستم ديگري شبيه به آن. ولي در همان دانشگاه يا دبيرستاني مورد نظر اينطور نيست هر استادي در يك كلاس بيش از 20 نفر را آموزش مي دهد چون مي داند از اين 20 نفر به ندرت هستند آنهايي كه بتوانند يا بخواهند به جايگاه امروز او برسند و آنها هم شاگرداني پرورش دهند.

با مقايسه اين موضوع و سيستم كوهنوردي شهرمان به نتايج جالب توجه و بيشتر تامل برانگيزي مي رسيم و آن اينكه در شهري كه هيچ برنامه اي براي جذب آموزش و هدف سازي براي كوهنوردانش ندارد فردا چگونه ترسيم مي شود؟

امروز كوهنوردي زنجان و ركود و بي برنامگي اش از حد گذشته حال شما تصور كنيد چه چيزي در آينده شهر به انتظار نشسته است؟ وقتي همه فعاليت هيات كوهنوردي در امر آموزش محدود مي شود به جمع كردن 10 نفر از ادارات و تشكل هاي مختلف دور هم و گفتن موارد كليشه اي و اعطاي گواهينامه كارآموزي كوهپيمايي به آنها و از آن مهم تر دادن آمارهاي دهان پر كن به رده هاي بالاتر وضع بهتر از اين نخواهد بود.

بنده به عينه بارها ديده ام فرد مشتاق و علاقمندي وارد دفتر هيات شده و عنوان كرده است كه مي خواهد كوهنوردي كند كجا بايد ثبت نام كند و كلاس ها كي شروع مي شود؟؟؟!!!! بنده خدا نمي داند كه كلاس و آموزش و برنامه در اينجا موضوعات بيگانه اي هستند. شماره تلفني از يك دوست!!! به وي داده مي شود كه به او زنگ بزن بگو موقع كوه رفتن تو را هم ببرد. اين مي شود روشي كه سالهاست براي جذب كوهنورد در سيستم هيات كوهنوردي زنجان از آن استفاده مي شود.

در سال 1384 به همت دلسوزان اين ورزش طرحي به نام "مدرسه كوهنوردي" به صورت نصف و نيمه انجام شد كه علي رغم داشتن مشكلاتي در اجرايش نتايج بسيار مفيدي داشت كه باعث ورود عده اي از جمله من به كوهنوردي شد. وقتي مي گويم مفيد منظور دارم. درصد قابل توجهي از دوستاني كه امروزه فعال ترين كوهنوردان شهر هستند و بدنه اردوها را تشكيل مي دهند بعد ها از طريق من وارد كوهنوردي شهر شدند. جايزه اين كار به من نمي رسد بلكه  همان طرح موفق "مدرسه كوهنوردي" و بانيانش مستحق آن هستند.

به قول دوستي كه مي گفت "باز جاي شكرش باقيست كه دوستان ديگري هستند كه در گروهي هرچند اندك و بسته ولي خون تازه اي به پيكر نيمه جان كوهنوردي شهر تزريق مي كنند يا دوستاني كه بصورت غير رسمي به فكر علاقمندان پشت در مانده كوهنوردي اين شهر هستند و به وسع خود كاري انجام مي دهند."

حتي مي توانيم سيستم خودمان را با سيستم اداره كوهنوردي در برخي شهرهاي موفق مقايسه كنيم. مثلا شما هر روزي از هفته كه به دفتر هيات كوهنوردي همدان يا پناهگاه ميشان يا كيوسك اطلاع رساني هيات كوهنوردي در گنجنامه مراجعه كنيد از شما خواسته مي شود تا روزهاي يكشنبه جهت ثبت نام و شركت در برنامه هاي يكروزه آموزشي كه هر هفته اجرا مي شود شركت كنيد. در مشهد علاوه بر اين امر حتي اگر مبتدي نباشيد و نياز به آموزش هاي حرفه اي داشته باشيد مي توانيد هر ماه در برنامه هاي آموزشي سنگنوردي  و يا يخنوردي با محوريت آموزش شركت كنيد. يا در تبريز كه با اطلاع رساني گسترده (توجه داشته باشيد اطلاع رساني با تبليغات تفاوت دارد) مردم عادي به سمت كوهنوردي جذب مي شوند و با ساماندهي و آموزش از ميان آنان كوهنوردان بزرگي در آينده تحويل شهرشان مي دهند.

همه اينها مبين  ضرورت توجه بر آموزش واقعي و عقب بودن ما از قافله است. راستي اين خيل پشت در مانده كوهنوردي تا به كي بايد پشت در بماند كي مي شود پتانسيل بزرگ شهر ما به كار گرفته شود تا قابليتهاي واقعي زنجان در عرصه كوهنوردي رخ بنمايد؟؟

سنگنوردي با دوستان دانشگاه آزاد

ديروز فرصتي پيش آمد تا در يك روز تعطيل در جوار دوستان با محبت دانشگاه آزاد بچه هاي كانون دماوند كه افرادي بسيار با انگيزه و خوش آينده هستند كمي سنگنوردي كنيم .

من بودم و اميرعلي نصيري، مرتضي بيات، مهدي رستمي، اكبر بابايي، عباس عزيز، محمد و سعيد و حميد ابراهيمي به قره قيه سي رفتيم تا چيزهايي را باهم ياد بگيريم.

دوستان بسيار علاقه مندي بودند و همين باعث مي شد علاقه به اشتراك گذاري دانسته ها بيشتر شود.

پيشنهاد مي كنم عكسهاي زيباي اين برنامه كه مرتضي بيات زحمت آنها را كشيده را در ادامه مطلب ببينيد. 


پانوشت:

مطلب زيباي پيام نما در مورد تخريب طبيعت و سمبله را اينجا بخوانيد.

ادامه نوشته

نگذاريد درياچه اروميه بميرد...كه اگر بميرد...

پيمايش خط الراس تكه قيه سي

ديروز برنامه اي براي پيمايش كامل خط الراس تكه قيه سي اجرا كرديم. در اين برنامه سميه يكتا حسين مقدم فريده تاران و مهدي رستمي نيز حضور داشتند.

اين برنامه به ياد مهناز مقدم كه چند روز پيش ايران رو به قصد مالزي ترك كرد انجام شد.

عكسهاي اين برنامه را در ادامه مطلب ببينيد


جهت آشنايي با قله تكه قيه سي از ابزار سمت چپ وبلاگ استفاده كنيد.

ادامه نوشته

هیچ چیزی به اندازه طبیعت به ما انرژی نمی دهد

براي اينكه به موضوع اين مقاله پي ببريد بهتر است دو پست قبل را نيز بخوانيد .

مطلب زيباييست به قلم افسانه قيداري از دوستداران و فعالان حمايت از طبيعت كه براي من ارسال كرده اند. شما را به خواندن اين مطلب زيبا دعوت مي كنم.


هیچ چیزی به اندازه طبیعت به ما انرژی نمی دهد

باید در جمعی صحبت کنیم که دغدغه طبیعت و محیط زیست را دارند. طبیعت نشانه و جلوه خداوند و محملی برای شناخت اوست و محیط زیست زیبا و پاک بستری است که می توان در آن خدایی زیست. اما چرا امروز شاهد دوری انسان ها و جوامع از طبیعت و محیط زیست هستیم؟

طبیعت تصویر خداست؛ با خرد و عشق از آن محافظت کنیم

طبیعت هم به همین وضع دچار شد. انسان را به زغم خویش برای اینکه گرامی بدارند بر صدر نشاندند. خرد یا رشنالیته به جای همه عواطف و احساسات نشست و آدم ها معیار سنجش حق و باطل شدند. انسان به این گونه خدا را به مرخصی فرستاد و از زمانی که خدا به مرخصی رفت و انسان جای او را گرفت، از زمانی که انسان ها به جای دوستی، تعمق، یافتن و اندیشه کردن در طبیعت آماده شدند تا طبیعت را بشکافند، دیگر طبیعت نالان و تاراج شد...

ادامه نوشته

تجهیزات مورد نیاز برای رفتن به سنبله

در صورتی که قصد صعود به کوه سنبله را دارید بردن تجهیزات زیر اجباریست

وصیت نامه

برگه تردد جهت ورود به منطقه جنگی

لباس ضد مین

تجهیزات خنثی سازی خمپارهای عمل نکرده

بیل جهت پر کردن و عبور از شکافهای ایجاد شده توسط انفجار

کلاه خود

نارنجک برای دفاع به میزان نیاز

در صورت موفقیت دیدن قله به ما هم اطلاع دهید 



با تشکر جانباز 90 درصد سنبله

منبع : عهد تا اورست

سمبله به خاك و خون كشيده شد

چند شبي است كه به بهانه هفته دفاع مقدس و بازنمايي يك عمليات جنگي مانوري نظامي در سد گاوازنگ زنجان و در پاي كوه سمبله برگزار مي شود و با انواع خمپاره و مسلسل و آرپيجي سمبله، اين كوه دوست داشتني كوهنوردان زنجان كه هر روز آغوش گرمش به روي كوهنوردان و طبيعت دوستان باز است به خاك و خون كشيده مي شود.

آنچه در اين بين بر ناراحتي مي افزايد و خواب را از چشم مي گيرد سكوت عجيب كوهنوردان و مسئولان كوهنوردي زنجان در مقابل اين تخريب فاجعه آميز طبيعت است. در مدت اين چهار شبي كه سيل تخريب هاي بي مهاباي سمبله جريان دارد هيچ حركت اعتراض آميزي از سوي هيچ كس جز عده ي معدودي طبيعت دوست ديده نشده كه جواب آن هم "به تو مربوط نيست" و "مگر كوه مال توست" بوده است.

از آنجايي كه در چنين موادي بازوي تبليغاتي و صداي سخنگوي مسئولان كوهنوردي شهر خاموش بوده است و اميدي بدان نيست از كوهنوردان و طبيعت دوستان زنجاني انتظار مي رود در حركتي خودجوش امشب يعني چهارشنبه به دامنه هاي كوه سمبله برويم و در مقابل اين حركت ناجوانمردانه و در حمايت از اين كوه دوست داشتني مان و درختچه هاي نوپا و جوانش كه بي شك همه به آن مديونيم اعتراض كنيم.

sumbula

سمبله ديگر به اين زيبايي نيست

گلجوك بهشت سنگنوردان زنجان

كوه گولجوك كه در نقشه ها آواي فارسي آن يعني" گلجيك" به كار مي رود گاه از طرف برخي بوميان به كوه "گوزاي" نيز معروف است. گلجوك يعني "گل افشان" و يا محلي كه با گل در آميخته است. گوزاي نيز به معني چشم ماه  است. (يا رخ شمالي نيز مي تواند معني شود).

اين كوه ارتفاعي بيشتر از 2300 متر ندارد. ولي به دليل محصور شدنش توسط صخره هاي بلند و وجود مسيرهاي سنگنوردي متعدد و مختلف در آن و نيز وجود غاري باستاني در ضلع شمالي آن و همچنين همجواري اش با كوه معروف تكه قاياسي همواره مورد توجه كوهنوردان مختلف قرار گرفته است.

اين كوه در ميان روستاهاي گلجوك، حاجي كندي، ابدال واقع شده و از همه آنها قابل دسترسي است.

از مسير هاي مورد توجه در گلجوك مي توان از داتيك، خون، طراحان، برف، يادنام برد .

بهار 1391 همايشي به همت انجمن كوهنوردان زنجان برگزار و با همكاري سنگنوردان زنجاني مسيرهاي: ناصر (به ياد مرحوم ناصر غلامي)، هم طناب، اتحاد و همايش 91 بازگشايي شد.



عكس هاي بيشتري از گلجوك:     1    2     3     4

در مورد تكه قاياسي و گلجوك بيشتر بخوانيد