سالهاي سال بود كه به ورطه فراموشي سپرده شده بوديم. تدارك اين مصاحبه بعد از مدتها باعث شد احساس كنم كه فراموش نشدم و هنوز هستند كساني كه به ياد ما هستند. كار ارزشمنديست و اميدوارم ادامه بدهيد |

از همان روزهاي اول كه وارد كوهنوردي اين شهر شدم تا به امروز كه خود را يك آموزنده مي دانم همواره سوالات و كنجكاوي هايي از گذشته كوهنوردي اين شهر برايم پيش مي آمد ولي همانطور كه شايد بيشتر كساني كه در كوهنوردي زنجان بوده اند و هستند مي دانند و ممكن است حرف مرا تصديق كنند صحبت ها و يادها از گذشتگان و يا شايد بهترباشد بگويم «حرف از ديگران» نوعي تابو يا ناهنجاري برگفته از يك قانون نانوشته به حساب مي آيد و كمتر اتفاق افتاده كه در مجامعي (چه رسمي و چه غير رسمي) صحبتي از گذشتگان و يا همان ديگران!! به ميان آيد.
و از آنجا كه به شخصه همواره سعي كرده ام تا دنباله رو هيچ كس و هيچ جمعي نباشم و بي انديشه لا تغير در مسير جريان آب بيفتم سعي كردم كه اين نا مقبوليت فضا در نظرم را حداقل نشان دهم و نه مثل خيلي ها فقط غرش را بزنم كه وامصيبتا چرا بها داده نمي شود و چرا چنين و چنان، بگذريم اين قصه سر دراز دارد.
اين ها رو گفتم تا مقدمه اي بشه براي معرفي كسي كه اولين ميهمان اختصاصي وبلاگ آياز شده و به رغم تلاش هايي كه از مدتها قبل براي پيدا كردن ايشان و نشستن پاي صحبت هاي گرم ايشان انجام داده بودم توفيق حاصل نمي شد تا اينكه به لطف يكي از دوستان توانستم ايشان رو ملاقات كنم. ضمن تقدير و تشكر از ايشان نظر شما رو به گپ دوستانه من و ايشان جلب مي كنم.