چاره ای برای دماوند

دماوند
کلمه ای که برای ما مفهومی بیش از کپه ای خاک و سنگ و برف در خود دارد.
دماوند برای کوهنوردان، عرصه  چالش و تلاش و برای غیر کوهنوردان سمبل و نماد اقتدار ملی و زیبایی طبیعی سرزمین ایران بوده و هست.

در میان برگهای خاطرات همه کوهنوردان، نقاط عطف و مهمی حول محور این کوه به چشم می خورد از اولین صعودشان به این کوه، تلاشی که به قله نرسیده، اولین صعود زمستانی یا اولین صعود از مسیری فرعی، خاطرات تلخ و شیرین صعود و
همه اینها راز اهمیت دماوند برای ماست.

خبر جانکاه اما اینکه مدتیست حال دماوند عزیزمان خوب نیست، فرسایش بیش از حد  بستر مسیر جنوبی، کمبود و گاه نبود امکانات ضروری در پناهگاه ها و قرارگاه، حجم غیرقابل تصور زباله در سراسر‎ِآن و بالاخره  نبود یک سیستم مدیریتی متمرکز برای این کوه که صرف همین موضوع عامل بروز بسیاری از حوادث دردناک در دامان این کوه دوست داشتنی شده است.

 در مقابل این درد دماوند همه  مسئولند

-نهاد های دولتی و غیر دولتی
-رسانه ها
-ما
همانها که در دردافزایی اش سهیم بوده و بوده ایم.

با نگاهی به :
-تفاوت های مدیریتی دماوند با کوه های مشابه اش در جهان
-در نظر گرفتن عوامل عمده بروز حادثه  در این کوه
- سوداوری هایی که صعودهای پرتعداد ایرانی و خارجی سالهای  اخیر برای عده ای داشته و ضررهای جبران ناپذیری که متوجه طبیعت شده

چند نکته برای (اگرنه بهبود شرایط این کوه که لااقل) جلوگیری از بدتر شدن وضعیت کنونی آن به ذهنم می رسد:

-یکی از عمده ترین عوامل تخریب مسیر جنوبی دماوند صعودهای پرتعداد در فصلهای نامناسب (به لحاظ پوشش گیاهی و استحکام سنگ و خاک آن) است. سادگی صعود و سهل الوصول بودن کسبِ‎افتخار ایستادن روی قله این‎کوه با انتخاب مسیر جنوبی باعث شده تعداد کوهنوردانی که هر ساله به مسیر جنوبی بروند حدود ده برابر مجموع این تعداد برای همه مسیرهای دیگر باشد. برای مرتفع کردن این عدم توازن، تعیین پرمیت صعود و حتی حضور در منطقه قطعا موثر و برای دستگاه های مدیریتی سوداور خواهد بود. به نحوی که رقم آن به همین نسبت (ده برابر) برای تشویق به صعودها از مسیرهای عمدتا زیباتر دیگر و جلوگیری از صعودهای پرتعداد، بعضا غیر ضروری و دور از صلاحیت از مسیر جنوبی متفاوت باشد.

-لزوم حضور یک راهنمای مجرب محلی در تیم های خارجی از دیگر عوامل کاهش آمار حوادث دماوند و نیز از قِبَل آن امرار معاش کوهنوردانیست که جوانی و منابع خود را صرف یادگیری و اموزش کوهنوردی در دامان همین کوه کرده اند.

-تجمیع و تمرکز سیستم های مدیریتی پراکنده در ارگان های مختلف و اغلب موازی کار در نهادی  مختص دماوند (و به نظر من زیر نظر فدراسیون) که بتواند با آزادی عمل و بهره گیری از تجربیات و تخصص کوهنوردان و فعالان حوزه طبیعت در مورد دماوند تصمیم گیری و در همه امور مربوط به آن ورود و بصورت اثر بخش عمل کند. قطعا با وجود یک چنین نهادی می توان امیدوار بود که با صرف هزینه هایی که از محل پرمیت ها و سهم هایی که راهنماها پرداخت می کنند امکانات، تجهیزات و تیم هایی متشکل از کوهنوردان زبده و مفید امدادی ویژه دماوند در مناطق مختلف آن حضور داشته باشند.

دماوند را دوست بداریم و برای بقایش تلاش کنیم.

 

جانپناه موسوم به "پنج هزاری" در یکی از زیباترین مسیرهای دماوند، شمالی

بوزسینه قله ای دوست داشتنی

قله بوزسینه قله زیبا در مجاورت شهر اورمیه با یخچال ها و برفچال هایش همواره میزبان برنامه های کوهنوردی بسیاری بوده است.

 

 

در وبلاگ آلپ سولدوز می خوانیم:

"بوز سینه ( که خیلی ها آن را به اشتباه برج سینا و بوز سینا هم می نامند) در مرز ایران و ترکیه واقع شده و ارتفاعی بالغ بر ۳،۴۷۵ متر دارد. نام این قله از روی دو دهلیز برفی که به شکل برفچال در قسمت فوقانی این قله قرار گرفته اند گرفته شده است (بوز به معنی یخ هست و بنابراین بوز سینه هم یعنی سینه یخی). این دو دهلیز که در زمستان به شکل یخچال و در تابستان و بهار به شکل برفچال هستند در جبهه شمالی قله قرار گرفته و محل مناسبی برای تمرینات صعود یک یخچال و برفچال طبیعی هستند و گروه آلپ سولدوز نیز قبلا یک صعود زیبا در یکی از این برفچال های بوز سینه تجربه کرده است.

این قله در ضلع جنوبی شهرستان اورمیه و ضلع شمالی شهرستان اشنویه و در مجاورت قلل دالامپر، دو زرده، راندوله و بابوله، خلیل داغی و حنانه در یک خط الراس در شمار قلل مرزی ایران و ترکیه و عراق واقع شده است.

بوز سینه در بهار با  چشمه های فراوانی که از یخچال های آن سرازیر می شود یکی از چشم نواز ترین قلل منطقه به شمار می رود. و در پاییز و زمستان با توجه به حجم برفی که بر روی آن می نشیند و وزش سنگین باد که روز جمعه ما هم گوشه ای از این توفان رو تجربه کردیم، محل مناسبی برای تمرینات یخ و برف و صعودهای سنگین می باشد. مسیر دسترسی به این قله نیز از جاده اشنویه به اورمیه بوده که جاده اصلی آسفالته آن از آغ بولاق به سمت قلل بوز سینه و دالامپر کشیده می شود. این جاده در تابستان و اواخر بهار باز بوده و دسترسی به برفچال های این قله را بسیار سریع وراحت می کند اما در زمستان و اواخر پاییز باید از آخرین روستا یعنی زیوه کوله کشی شود که خود برنامه دو روزه به شمار می رود."

اینجا می توانید تصاویری از این کوه زیبا که توسط گروه آلپ سولدوز گرفته شده ببینید.

 


 

*سولدوز نام قدیمی و صحیح شهرستان نقده در آزربایجان غربی ست که در دهه های گذشته همزمان با هزاران اسامی ترکی دیگر در این منطقه تغییر یافته است. هرچند هنوز توسط مردم این منطقه به کار برده می شود.

 

vo2 max شاخصی برای سنجش توان استقامتی هوازی بدن

 

VO2 Max (وی او دو مکس) یعنی بیشترین مقدار اکسیژنی  که بدن شما به ازای هرکیلوگرم از وزنش در یک دقیقه مصرف می کند.

به عبارت دیگر :

VO2 Max عبارت است از مقدار هواي تازه اي(اكسيژن) كه در هر دقيقه به داخل مجاري تنفسي وارد مي شود.

یا باز هم به عبارت دیگر :

حداكثر توان خون براي جذب اكسيژن

که  بر حسب    ml / kg / min   (میلی لیتر بر کیلو بر دقیقه) محاسبه ميشود.

VO2 Max شاخصی برای محاسبه توان استقامتی هوازی یک ورزشکار است. معمولا آن را با تست های مختلف بدست می آورند و با استفاده از جدول های آماده تشخیص می دهند توان استقامتی هوازی شان در چه حد است.

 

روش محاسبه VO2 Max

یکی از روشهای ساده بدست آوردن VO2 Max تست کوپر است، برای انجام این تست بایستی به مدت 12 دقیقه با همه توانایی خود بدوید سپس مسافت نهایی دویده شده را درا فرمول زیر قرار دهید:

 

ı(مسافت دویده شده به متر - 504.9) ÷ 44.73

(از راست به چپ بخوانید، یعنی اول مسافت دویده شده را منهای 504.9 کنید و عدد حاصل را تقسیم بر 44.73 )

 

عدد به دست آمده که همان VO2 Max شماست را با توجه به سن و جنسیتتان با استفاده از جداول زیر ارزش گذاری کنید:

 زنان

 

 

مردان

 


 

پی نوشت: من 64 بودم، دقیقترش 64.73 بود، دلگرم کننده ست اما در مقایسه با یک دونده حرفه ای هیچ چی نیست!

 

منبع جدول :

 بر اساس تحقیقی به نام اصلی:
The physical fitness Specialist certification Manual, The Cooper institute for aerobics research
در دالاس آمریکا، 1997


و منتشر شده توسط:
 advance Fitness Assessment & Exercise Prescription

چاپ سوم، Vivian H. Heyward ،  1998، صفحه 48