قله كي تي (K.T)

طبق تقويم شش ماهه دوم انجمن كوهنوردان زنجان برنامه صعود به قله كي تي با حضور 27 نفر برگزار شد.

هدف از اجراي برنامه ضمن ارائه نكته هاي آموزشي كوهپيمايي و كار تيمي شناسايي و معرفي قله هاي استان زنجان بود.

متاسفانه به سبب ايجاد فاصله بين نسل قديم و نسل حاضر كوهنوردي زنجان بسياري از قله هاي شناسايي و صعود شده در سال هاي اخير به انزوا رفته اند و كمتر كسي اطلاعاتي در مورد آنها دارد و صعودهاي كوهنوردي در زنجان محدود به سه چهار قله معروف شده است. بنا براين با همكاري و همت دوستان انجمني چند برنامه شناسايي و معرفي كوه ها و مناطق كوهنوردي زنجان در تقويم شش ماهه دوم انجمن گنجانده شده است. اين برنامه يكي از آنها بود كه به سرپرستي آقاي مرتضي احمد لو برگزار شد.

تصاوير مربوط به اجراي برنامه در تاريخ 26 آبان 91 مي باشد. همچنين در ادامه مطلب مي توانيد معرفي اين قله را از نظر بگذرانيد.


با تشكر از آقاي جهفر نجفي پيشكسوت مورد احترام زنجاني كه اطلاعات اوليه در مورد منطقه را ارائه كردند.

ادامه نوشته

ساوالان

هر اوجا داغ كي گورورسوز باشي قاردا آغاراندي....

.

.

اورا بيل كي ساوالان دي...


قله ساوالان

عكس از مهران فاني خياوي

قصه اي ديگر از ماكالو

وبلاگ كوهستان ضمن انتشار فايل صوتي مصاحبه اقبال افلاكي در سال 1380 در مورد صعود احتمالي شان! به قله ماكالو و تعريف داستان هاي مهيج و احساسي از روي قله! مي نويسد:

"...

نکات جالبی در این مصاحبه هست که عدم صداقت آقایان به وضوح مشخصه در این متن چند نکته نظر من رو به خودش جلب کرد .

آقای افلاکی در این فایل عنوان میکنه که وی و محمد اوراز اولین نفراتی بودند که به قله رسیدند و کسی شاهد صحبتهای اوراز و ایشون نبوده !

خیلی جالب توجه بود در صورتی که همان زمان هم رضا زارعی در کتاب ماکالو هیولای سیاه هم عنوان کرده بود که اولین نفر به قله رسیده است .لازم به ذکر است آقای افلاکی سرپرست چندین برنامه ی 8000 متری بوده است ...

 تیم ماکالو سال 1380 برای صعود قله ی ماکالو تلاش کرد که بعد از آن برنامه اعلام شد تیم موفق شد به قله برسد . کتابی در این خصوص به قلم رضا زارعی تحت عنوان ماکالو هیولای سیاه چاپ شد که در سال جاری با بررسی فیلم ها و تصاویر منتشر شده کوهنوردان دنیا و کوهنوردان ایرانی مشخص شد که تیم موفق به صعود قله نشده است . پس از آن رضا زارعی اعلام کرد که هیچگاه تیم به قله نرسیده است و وی تنها فردی بوده است که به برج سنگی رسیده است و عکس ایشان هم در کنار برج سنگی مشخص بود . این درحالی است که هنوز کوهنوردانی همچو محمد حسن نجاریان در خصوص صعودهای ابهام آمیزش سکوت کرده است و همچنین اقبال افلاکی به عنوان سرپرست برنامه ی ماکالو از جامعه کوهنوردی به خاطر دروغ های آشکارش هیچگاه معذرت خواهی نکرد..."


تصويري از تلاش كوهنوردان اهل چك بر روي قسمت هاي پاياني قله ماكالو

نگرانم...

نگراني من از تو نه به اخبار كوه نيوز مربوط مي شود

 نه محافظه كاري فدراسيون

و نه دلگيري غروب هاي اين روزها


همين كه اسمس من را با «نجورسن» جواب نداده اي خودش يك دنيا نگراني دارد

كجايي آقا مهدي...

غار خرمنه سر طارم

غار خرمنه سر يكي از غار هاي شش گانه استان زنجان است كه در شهرستان طارم (فاصله 110 كيلومتري شهر زنجان و 22 كيلومتري آب بر مركز اين شهرستان) قرار دارد. براي دسترسي به اين قرار مي توان از جاده جديدالاحداث زنجان طارم (تهم) استفاده كرد از جاده قديم طارم هم اگر برويد فرقي نخواهد داشت پس از رسيدن به سه راهي گيلوان، زنجان، آب بر به سوي جاده گيلوان حركت كرده و چند  كيلومتر قبل از گيلوان با مشاهده تابلوي روستاي ده بهار (نام صحيح اين روستا «شانيش» است) كه به وجود غاري باستاني در آن اشاره مي كند به سمت چپ بپيچيد. چند كيلومتر كوتاه در فرعي و از ميان باغ هاي زيباي زيتون كه بگذريد به اين روستا مي رسد. در نماي شمالي روستا كوه 2700 متري خرمنه سر به چشم مي خورد كه اين غار در دامنه هاي آن و در ارتفاعي حدود 1600 متر بالاتر از دريا واقع شده است.

جهت مشاهده كروكي در سايز بزرگتر روي آن كليك كنيد

متن زير از سايت كويرها و بيابان هاي ايران برداشت شده است:
غار خرمنه‌سر، در روستاي شاه‌نشين و در بلنداي کوه خرمنه سر که 1600 متر ارتفاع دارد، واقع شده و به «شانشين» نيز معروف است. سنگ خارا و سنگ‌هاي سفيد آهکي به صورت ستون‌هاي استالاکتيت و آويزه‌هاي استالاگميت مانند چلچراغ‌هاي زيبايي از سقف غار آويخته و جلوه‌اي رويايي پديد آورده‌اند.
در اين غار چاه‌هاي بسيار و دره‌هاي خطرناک و لغزنده‌اي وجود دارد؛ بنابراين براي بازديد از آن حتماً بايد از وسايل غارنوردي و کوه‌نوردي بهره گرفت. فضاهاي تالار مانند، دالان‌ها و دهليزهاي زيبا و دخمه‌هايي شبيه مغازه‌هاي قديمي بازارهاي شهرهاي سنتي در غار خرمنه‌سر، نشانگر آن است که اين مکان زيستگاه انسان‌هاي نخستين بوده است و به همين دليل غار خرمنه‌سر داراي ويژگي‌هاي منحصر به فرد است.
براي رسيدن به دهانة غار (خرمنه‌سر)، ابتدا از بستر رودخانه‌اي که از کوه‌هاي شمالي شانشين سرچشمه مي‌گيرد و از ميان درختان سرسبز زيتون و انجير بايد گذشت و به سوي ارتفاعات شمالي پيش رفت تا در نزديکي قلة کوه خرمنه‌سر، دهانة مشبک و پنجره مانند وسيع غار را ديد. اين دهانه ربطي به غار اصلي ندارد و نبايد با در اصلي غار اشتباه گرفته شود.
بالاي در غار، حفرة بزرگ و تنورمانندي که شبيه اتاق است، در ميان حفره هاي کوچک احاطه شده است. بالا رفتن از ميان سنگ‌ها نياز به دقت و مهارت لازم دارد. درون اين اتاق‌ها، آثاري از زندگي انسان شامل ظرف‌هاي سفالي شکسته و پيه سوزهاي قديمي شکسته ديده مي‌شود.
در حفره‌هاي اطراف، خفاش‌ها و شب‌پره‌هاي بسياري لانه کرده‌اند که از روشنايي بيرون گريزانند و با صداي پاي هر تازه‌واردي، هراسان، در هر سو به پرواز درمي‌آيند.
با ادامة راهپيمايي، يک فضاي نسبتاً وسيع پديدار مي‌شود و پس از آن، برکة آب صاف و زلالي جاي دارد.
در فاصلة 50 متري اين غار، سوراخي شبيه به دهانة چاه وجود دارد که براي ورود به آن بايد به حالت خزيده و درازکش حرکت کرد. به محض ورود به اين حفرة پررمز و راز، دنيايي ديدني و پر از شگفتي در برابر چشمان حيرت زدة ديدار کننده پديدار مي‌شود. مشکل مي‌توان باور کرد که آن سوي اين حفره، اين همه عظمت شگفت‌آور نهفته باشد.
آنگاه پرتگاه مهيبي ظاهر مي‌شود که فرود در آن، نيازمند حمايت فرد يا افراد همراه و استفاده از وسايل کوهنوردي است. در ادامه، راه طولاني و تونل مانندي خودنمايي مي‌کند و پس از پيمودن آن به دهانة چاه بزرگ ديگري مي‌رسيم که انتهاي آن ديده نمي‌شود و پايين رفتن از آن مهارت ويژه‌اي لازم دارد.
بعد از خروج از اين چاه، 100 متر که پيشروي کنيم، به دخمه‌اي مي‌رسيم که ظاهراً چندان جلب توجه نمي‌کند و عبور از آن، که راهي سربالا است و سطحي لغزنده دارد، با استفاده از طناب کوهنوردي و رعايت احتياط امکان‌پذير است؛ چنان که با اندکي بي‌احتياطي احتمال سقوط وجود دارد.
لحظه‌اي بعد، با مشاهده تالاري بزرگ به ابعاد 80×80 متر و سقفي بسيار بلند، که در زير کوه سر به فلک کشيده است، شگفتي بيننده صد چندان مي‌شود: به طوري که شخص هر چقدر هم ورزيده و قدرتمند باشد، نمي‌تواند تا ارتفاع سقف سنگ کوچکي را پرتاب کند و نور پروژکتور، هر چند که قوي باشد، باز هم نمي‌تواند سقف تالار را روشن کند. تالار با شيب ملايم و سطحي مرطوب به سطح پايين و زيرزمين ادامه مي‌يابد و به نظر مي‌رسد که غار به انتها رسيده است؛ در حالي که چنين نيست و در کنار پايانة غار، شعبة عميق و طولاني ديگري دهان مي‌گشايد؛ درست مثل بازار سنتي يکي از شهرهاي باستاني ايران.
کف و سقف اين دهليز شباهت بسياري به بناي بازارهاي قديمي دارد و در چند نقطه آن، در فاصله‌هاي 20 تا 30 متري، طاقچه‌هاي کوچکي با دست کنده شده است.
براي اين که وضعيت و موقعيت محل کاملاً مجسم و مشخص گردد، به جرأت مي‌توان گفت که در کف اين قسمت از غار مي‌شود يک مسابقة دو سرعت با شرکت چند نفر دونده انجام داد. در کف دهليز، چاهي عميق و ظلماني دهان باز کرده است که بيننده را به انتهاي دهليزي هدايت مي‌کند. رسيدن به اين نقطه از غار، نيازمند حداقل شش ساعت تلاش و راهپيمايي است تا بتوان آخرين شاخة غار را نيز که محوطه‌اي وسيع و مملو از سنگ‌هاي معلق و بزرگ است، ديد.
در مطالعات و بررسي‌هاي اوليه، روشن شده است که اين غار در دو دوره زيستگاه انسان بوده است: در دورة نخست، اين غار سکونتگاه انسان‌هاي غارنشين دوره‌هاي پيش از تاريخ بوده است و تعيين قدمت دقيق آن با بررسي يافته‌هاي باستان‌شناسي همچون ابزار سنگي و تيغه‌هاي سنگ چخماقي که در اين غار به دست آمده است، کار بسيار دشواري است.
در دورة دوم، مردمان قرن چهارم هجري در اين غار مسکن داشته‌اند و اين تاريخ به بررسي سفالينه‌ها و وسايل زندگي آنان که در اتاق‌ها و دهليزها به دست آمده‌اند، متکي است.
اين غار قديمي و تاريخي با قلعة «شميران» يا «سميران» که امروزه به نام مجموعة تاريخي «قاسم‌آباد» معروف است و در ساحل راست رودخانة قزل اوزن واقع گرديده، مرتبط است و به نظر مي‌رسد سرکردگان حکومت «کنگريان»، از اين غار به عنوان پناهگاهي امن در مقابله با فشارهاي سياسي حکومت بغداد استفاده مي‌کرده‌اند.

تصاوير مربوط به  برنامه ايست كه انجمن كوهنوردان زنجان در نوزدهم آبان 91 جهت پيمايش اين غار برگزار كرد:



هشدار: ورود به غار بدون راهنما و تجهيزات ويژه غار نوردي و كوهنوردي بسيار پرخطر است.

برگزاری دومین کارگاه آموزشی هیئت کوهنوردی شهرستان سنندج

از وبلاگ هيات كوهنوردي شهرستان سنندج:


در چارچوب برنامه های ارائه شده توسط هیئت کوهنوردی شهرستان سنندج و ارتقای سطح آموزشی کوهنوردان سنندج دومین کارگاه آموزشی رایگان این هیئت مورخ 91/8/15 در دفتر هیئت برگزار گردید.عنوان این کارگاه آموزشی"تجهیزات کوهپیمایی و خطرات کوهستان" بود که با حضور 53 نفر از کوهنوردان شهر سنندج برگزار گردید،نحوه استفاده از باتوم،نحوه مواجه با بهمن-صاعقه-سیل-طوفان و ... از گزیده مباحث ارائه شده در این کارگاه آموزشی بود. ضمنا آقایان لقمان رفیعی (ریاست هیئت)و شوان نصرت پور(دبیر هیئت) مدرسان دوره مذکور بودند."


اين حركت بسيار پسنديده هيات كوهنوردي سنندج را مي ستايم. تلاش براي برداشتن قدمي جهت آموزش كوهنوردان با انگيزه اي كه صرفا براي آموزش است در برخي از استان ها مخصوصا استان زنجان بسيار نادر است

متن خبر را دوباره بخوانيد، هيات كوهنوردي يك شهرستان مربي و كارآموز و كلاس و امكانات رزرو كرده تا به چند نفر چند نكته كوهنوردي بياموزد...همين! نه مدرك دهان پركني، نه آماري براي سازمان متبوع! و نه هندوانه اي زير بغل مسئول آموزش هيات شهرستان! همين

 از مسئولان هيات كوهنوردي سنندج كه با صرف هزينه و زمان و صرفا با انگيزه آموزش كوهنوردان زحمات برگزاري اين كلاس را كشيده اند  تشكر مي كنم.

جمع آوری تسلیحات جنگی از منطقه پرتردد کوهنوردی!

سه سال است که در روز مشخصی از سال مانور نظامی و جنگی در کوه سمبله (درباره اش اینجا بخوانید) که نزدیکترین و پردتردد ترین منطقه کوهنوردی و کوهپیمایی شهر زنجان است اجرا می شود. همین الان اگر به پای این کوه بروید پس از چند ماه بقایای این مانور نظامی را در منطقه خواهید دید. بار اولی که این مانور اجرا و سر و سامان سمبله دوست داشتنی به زیر گلوله و خمپاره  فرستاده شد سعی کردیم با همکاری ارگان های ذیربط اعتراضمان را به گوششان برسانیم که سکوت هیات کوهنوردی زنجان در قبال این فاجعه ما را با جمله "سنه نه"! روبرو کرد و هنوز هر سال به نظاره می نشینیم و درد خود فرو می خوریم.

اینها بقایای گلوله و فشنگیست که گروه طلوع از دامنه این کوه جمع آوری کرده است.


در همین رابطه:

--تجهیزات مورد نیاز برای رفتن به سمبله!!

--سمبله به خاک و خون کشیده شد!

هواي اينجا سرد است...

هواي اينجا سرد است... سرد
حال بي پناهي و بي كسي را نيز بدان بيفزا...

شهرام عباس نژاد

مرد بزرگيست...درود بر قلب بزرگش