سایت سنگنوردی ساروق

اولین سایت سنگنوردی اسپرت شهرستان تکاب در مجاورت دره ساروق روستای یهرلوی تکاب افتتاح شد.

طی روزهای ششم و هفتم شهریور ماه 1404 و با همت سنگنوردان تکابی و جمعی از سنگنوردان میهمان از استان های دیگر و حمایت هیات کوهنوردی این شهرستان پنج مسیر اسپرت روی این دیواره گشایش و سنگنوردان به تمرین و فعالیت روی این دیواره پرداختند.

برای بزرگنمایی کلیک کنید

اطلاعات مسیرهای گشایش شده:
آیگون - 25 متر - دارای 10 میانی و یک کارگاه - درجه پیشنهادی 5.12c
مادر - 18 متر - دارای 7 میانی و یک کارگاه - درجه پیشنهادی 5.10c
ققنوس - 12 متر - دارای 6 میانی و یک کارگاه - درجه پیشنهادی 5.10b
اف اف - 15 متر - دارای 5 میانی و یک گارگاه - درجه پیشنهادی 5.10d
هدیه - 10 متر - دارای 7 میانی و یک کارگاه - درجه پیشنهادی 5.11b

سایت سنگنوردی ساروق در 10 کیلومتری شمال شهر تکاب و در مجاورت دره و رود ساروق و روستای یهرلو واقع شده است. برای دسترسی به این سایت پس از رسیدن به شهر تکاب (جنوب شرق استان آذربایجان غربی) وارد جاده تکاب-شاهین دژ شوید. پس از عبور از پل تاریخی ساروق در سمت چپ جاده به سمت روستای یهرلو بروید.

لوکیشن روستای یهرلو

36.44709472770614, 47.01147859584328

دیواره از داخل روستا و در افق جنوبی مشهود است. پس از خروج از روستا به سمت دره ساروق بالای تپه در سمت راست دیواره در دسترس است.

لوکیشن دیواره
36.44202855423529, 47.01177900328102

مردم دقیقا همان چیزی نیستند، که زیاد در موردش حرف می‌زنند

این یک اصل روان‌شناسی است که انسان‌ها غالباً بیشترین تأکید را بر چیزهایی می‌گذارند که در آن را در خود کم‌رنگ یا غایب می بینند. یا این بینش در مورد خود را به واسطه عملکرد خود از اجتماع می گیرند. در واقع انسان اغلب با کلام سعی در تصحیح اثر عملی خود را دارد.

فردی که دائم از آرامش می‌گوید، اغلب در زندگی شخصی بی‌قرار و مضطرب است. کسی که مدام بر صداقت تأکید دارد، گاهی خودش بیشتر از دیگران گرفتار دروغ‌های کوچک و بزرگ روزمره است. حتی افرادی که پیوسته از عشق و معنویت سخن می‌گویند، در عمل ممکن است از واقعی‌ترین ارتباط‌ها محروم باشند. این رفتار نوعی سازوکار جبرانی است؛ آدمی آنچه که ندارد را با کلام پررنگ می‌سازد.

در عرصه اجتماعی هم همین الگو به‌وضوح دیده می‌شود. یک تاجر ممکن است ساده‌زیستی را شعار اصلی خود قرار دهد، اما زندگی روزمره‌اش مملو از تجمل باشد. یک سیاستمدار ممکن است شبانه‌روز از آزادی بیان سخن بگوید، اما کوچک‌ترین نقد را برنتابد. یا یک مدیر ورزشی ممکن است "اصالت ورزش" را کلیدواژه‌ی گفتارش کند، اما تصمیم‌هایش صرفاً بر مدار منافع تبلیغاتی و مالی بچرخد.

در مدیریت کلان کشور نیز بارها شاهد همین تضاد بوده‌ایم. واژه "مردم‌داری" بیش از هر جای دیگری در سخنان مسئولان کشور ما شنیده می‌شود، اما هرچه این واژه پرکاربردتر می‌شود، سهم واقعی مردم در تصمیم‌گیری‌ها کم‌رنگ‌تر به نظر می‌رسد. گویی این تأکید بیش از حد بر "مردم"، در عمل خود نشانه‌ای از آخرین اولویت بودن آنان است.

در مقیاس کوچک‌تر هم می‌توان همین وضعیت را دید. نمونه‌ روشن آن، ریاست فدراسیون کوهنوردی در سال‌های اخیر است. بخش عمده‌ای از این دوره مدیریتی صرف ارزش‌بخشی به صعودهای تجاری در هیمالیا شد؛ صعودهایی که نه دستاورد فنی خاصی داشتند و نه همخوانی با روح کوهنوردی اصیل. اردوهای انتخابی و اعطای عنوان "عضو تیم ملی" در قبال بهره مالی و در کنار آن، دوره‌های آموزشی متعددی با محتوای کم‌اثر و غیرضروری برگزار شد، بیشتر برای ایجاد بازار و شبکه‌ای از حمایت‌های مالی برای موافقین و ابزاری برای تحت تاثیر قراردادن معیشت مربیان مخالف. همچنین کلیدواژه‌های "حمایت از ورزشکار" را نیز ممکن است در میان جملات او به‌وفور بیابید، اما به همان اندازه می‌توان ورزشکارانی را نام برد که به دلیل رعایت نکردن یک اصل مکتبی یا حکومتی، یا پایبند نبودن به یک پارادایم سازمانی که منافع شخصی و گروهی مسئولان فدراسیون را تأمین می‌کرد، از صحنه ورزشی به‌کلی حذف شدند، به اردوها دعوت نشدند یا دستاوردهایشان بایکوت شد. در واقع، رئیس فدراسیون در این زمینه بازوی حکومت در جامعه کوهنوردی بوده است تا در ازای جلب منافع باندی، از روش‌های مختلف برای حفظ "نظم" و روح مکتبی حاکمیت در میان کوهنوردان بهره گیرد

با این حال، امروز و در آستانه پایان دوره، پررنگ تر از پیش نقدهایی به همین صعودهای تجاری و دوره‌های آموزشی سطحی از زبان همین رئیس فدراسیون شنیده می شود. تناقضی که بیشتر از آن‌که به یک فرد خاص محدود شود، بازتاب همان قاعده کلی است: مردم دقیقا همان چیزی نیستند، که زیاد در موردش حرف می‌زنند.

سایت سنگنوردی قمچقای زنجان


این سایت در 45 کیلومتری جنوب شهر زنجان و در نزدیکی روستای "قمچقای" زنجان واقع شده است. برای دسترسی به این منطقه کافیست پس از طی 45 کیلومتر از جاده زنجان-بیجار پس از مشاهده تابلوی این روستا چند متر جلوتر در سمت راست توقف کرده و در راستای کلاهک آنسوی دره وارد جاده خاکی شده و در پارکینگ توقف کنید.

برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.

لوکیشن پارکینگ

36.387616, 48.195017

از محل پارکینگ که در ابتدای دره و روبروی کلاهک اصلی قمچقای قرار دارد در امتداد دره (شرق به غرب) پس از طی 1100 متر به پای دیواره خواهید رسید.

ترکینگ پارکینگ تا دیواره

برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.

لوکیشن پای دیواره

36.395131922846375, 48.18797544417704

مسیرهای گشایش شده در آبان 1403 در بخش میانی دیواره قرار دارند.

نمای کلی دیواره

برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.

اطلاعات مسیرهای گشایش شده:

مسیر ها

برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر روی آن کلیک کنید.

مسیرهای گشایش شده روی دیواره میانی سایت قمچقای زنجان طی برنامه ای که در روزهای 10 و 11 آبان 1403 با سرپرستی امین پیل آرام و حضور سنگنوردانی از تهران و زنجان توسط باشگاه دماوند اجرا شد، گشایش تجهیز و پاکسازی شدند.

نگاهی به اولین صعود زمستانی K2

کار بزرگ نپالی‌ها اگرچه عظیم و در خور ستایش است مخصوصاً با جنبه‌های حاشیه‌ای آن که تقریباً مورد توجه همه هم قرار گرفت (یعنی فریاد بلند شرپاها بر تحقیر و تبعیض صدساله برعلیه‌شان).

 اما در بکارگیری تعابیری چون "بزرگترین چالش قرن بشر" و جملاتی از این دست حضور اغراق را حس می‌کنم. چالش بزرگ قرن برای بشریت شاید عبور از کهکشان باشد! حتی در حوزه کوهنوردی هم می‌توان سبک و سیاق پیشروان کوهنوردان جهان را در جاهای دیگری جست.

 صعود زمستانه کی دو مهم بود از آن منظر که نقطه پایانی بود بر پروژه دیرمانده بشر از گذشته. پروژه‌ای که در دوره تقدم اعداد بزرگ بر کیفیت‌های بزرگ در مغز انسان جوانه زده بود و حالا با چند ده‌سال تاخیر به پایان رسید. پروژه‌ای که متاثر از رقابت کشورها برای انجام یک ماجراجویی بزرگ بعد از جنگ جهانی دوم بود و با مقاصد ملی‌گرایانه تبلیغ می‌شد.

 حقیقت این است که توجه به قللِ صرفا بلند در دنیای نوین کوهنوردی از مرکز توجه به حاشیه رفته و نگاه آن‌را به صعودهای با کیفیت‌تر بدون در اولویت قرار دادن ارتفاع قله معطوف کرده است. میدانم که این دقیقا بر عکس آن چیزیست که بر جو و ذائقه جامعه کوهنوردی ایران حاکم است این را می‌توان ازتعداد فالوررهای ایرانی فاتحان هشت‌هزاری‌ها در مقایسه بادیگر کوهنوردان صعودهای فنی جهان‌و پای ثابت جشنواره‌ها دید، که شاید بتوان  آن را از اثرات مدیریت دولتی کوهنوردی دانست (که همین موضوع هم در جهان نادر و کمیاب است و کمتر کشوری برای کوهنوردی‌اش فدراسیونی مثل ورزش‌های دیگر بوجود آورده و آن را مدیریت می‌کند.)

 وقتی بجای کلاب‌ها و انجمن‌ها مدیریت دولتی بر فعالیتی چون کوهنوردی سیاست‌گذاری می‌کند نتیجه‌اش رسوخ سیاست‌های کلان حاکمیت سیاسی آن کشور بر بند‌بند اندیشه کوهنوردان آن کشور خواهد شد. هم‌این‌گونه است که کج‌رفتاری‌های حاکمان سیاسی ایران در تزویر و فساد (که این‌روزها بیش از هر زمان دیگری به چشم می‌آید) را می‌توان در جامعه کوهنوردی این کشور هم دید.

پی‌نوشت:
من تجربه و سواد بالایی در این رشته ندارم اما در حد دانسته‌هایم می‌توانم بفهمم که چنین صعودی چقدر می‌تواند دشوار باشد و علی‌رغم موضوع صحبتم سعی کردم حتی اندکی از عظمت این صعود نکاهم. در نهایت این صعود بزرگ و این تلاش تیمی عظیم شرپاهای قدرتمند نپالی و شرکت سون‌سامیت شایسته تحسین و تبریک است (هرچند نزدیک تر به آنچه در جهان شاهد بودیم و نه به اندازه اغراق ایرانی‌ها) و امیدوارم نگاه به روز تر به کوهنوردی در جهان زودتر از آنچه پیش‌بینی می‌شود بین کوهنوردان ایرانی پذیرفته شود.

بچه‌ای که گریه نمی‌کند پستانش ندهند

اخبار و رسانه‌ها خبر تعطیلی دو هفته‌ای کشور را با آب و تاب تکرار می‌کنند. اما اگر لیست مشاغلی که از این تعطیلی مستثنا شده‌اند را از نظر بگذرانید متوجه می‌شوید که عملا هیچ محدودیتی اعمال نشده این تنها یک خبر صوری است و صرفا کارکرد تبلیغاتی دارد. 

حقیقت تلخ این است که کشور امکان تعطیلی مشاغل به دلیل وضعیت نامطلوب اقتصادی را ندارد. این موضوع مختص ایران نیست و تقریبا در تمام کشورهایی با شرایط اقتصادی مشابه ایران تعطیلی و محدودیت عملی‌ای برای کرونا اعمال نشده است. از طرفی نارضایتی مردم از حاکمیت به حدی رسیده که هر تصمیم حاکمیت (حتی موارد مثبت نادر) مورد اعتراض قرار می‌گیرد. از جمله اینکه چرا دولت برای بالارفتن آمار مبتلایان و مرگ و میر کرونا چاره‌ای نمی‌کند. (اگرچه ماه‌هاست که آمارهای اعلامی نه فقط در ایران که تقریبا در همه جهان دست مایه سیاست بازی‌های دولت ها و ابزاری برای کنترل و جهت‌دهی جوامع شده).

در اثنای این سیاست بازی‌ها اما آنچه غیرقابل تحمل است ظلم و اجحافیست که به برخی مشاغل از جمله حوزه ورزش شده و مصداق دقیقی از ضرب المثل ترکی "آغلامیانا ممه یوخ" شده است. (بچه ای که گریه نمی‌کند پستانش ندهند).

تحقیقاتی که در مورد مکان‌های موثر انتشار ویروس کرونا شده اماکن ورزشی را جزو محل هایی با ریسک کم ارزیابی می‌کنند اما دیوار کوتاه جامعه ورزشی او را تبدیل به حیات‌خلوت سیاستمداران کرده‌است. اینکه فعالیت ورزشی امری غیرضروری، حاشیه‌ای و تفننی‌ست پارادایمی غلط است که با طولانی شدن محدودیت های ناشی از کرونا عرصه را به فعالان این حوزه تنگ کرده و زندگی بسیاری را تحت تاثیر جدی قرار داده است. به طوری که تا نیاز به حرکتی نمایشی برای مبارزه با کرونا لازم شود جاده گاوازنگ را می‌بندند انگار که کوهپیمایی عصرگاهی کوهنوردان در دامان این کوه خطری بیشتر از مسافرت‌های غیرضروری جاده‌های شمال دارد که همچنان بدون محدودیت در جریان است.

خود من در هفته‌های ابتدایی شیوع کرونا هرگونه فعالیت کوهنوردی و تمرین‌های مرتبط را تعطیل کردم با این امید که این تعطیلی یکی‌دو ماه بیشتر طول نخواهد کشید. اما برای کسی که ورزش کردن برایش بخشی از زندگی او و چیزی بیش از یک تفنن و تفریح است تعطیلی هشت ماهه بسیار جانکاه شده است. بخصوص که امورات غیرضروری و پرخطر دیگر بدون تعطیلی در جریان هستند تحمل این سختی را سخت‌تر می‌نماید.

چند نکته تغذیه ای از Steve House

a small part of nutrition from Training For the New Alpinism, by @stevehouse10 
چند توصیه از استیوز هاز برای تغذیه در برنامه‌های بزرگ
ترجمه محسن سعیدزاده

 

 

-وقتی در یک اکسپدیشن فعالیت می‌کنید سه بار نشستن برای خوردن هر وعده غذایی و صرف وقت برای آن تقریبا ناممکن است. بنابراین بهتر است بجای آن به کرات به خوردن تنقلات و میان‌وعده‌های راحت مصرف بپردازید.

-خوردن یک صبحانه مفصل در اول صبح با اعصابی ملتهب و در حالی‌که ساعت مچی دقایق اولیه نیمه‌شب را نشان می‌دهد، یک چالش جدی است. اگر شب کوتاهی داشته‌اید و تقریبا نصف  شب بیدار شده اید، یک یا دو ژل انرژی زا با کمی قهوه و چای پیشنهاد می‌شود. اگر کمی دیرتر است مثلا بعد از دوی نصف شب، مهم است که یک غذای واقعی بخورید. در این مورد توصیه من تهیه یک حریره بلغور فوری یا فرنی مخلوط با کشمش، کره، پودر پروتئین، و اگر داشته باشید یک تخم مرغ. اگر می‌خواهید خیلی سریع خارج و برای حرکت آماده شوید، یک میکس نوشیدنی جایگزینِ وعده غذایی، که تقریبا به مقدار مساوی‌ای پروتئین، کربوهیدرات وچربی دارد گزینه خوبی خواهد بود.

-گاهی برای کوهنوردان پیش می‌آید که مجبور به خوردن یک وعده غذای جامد درست قبل از شروع صعودشان هستند. از آنجایی که شروع تمرین به محض اتمام غذاخوردن دشوار است، همیشه شصت تا نود دقیقه ابتدایی حرکت یا صعود خود را با سرعتی معمولی به گرم شدن اختصاص دهید. این افزایش تدریجی ریتمِ سرعت باعث حفظ میران قندخون شما در شصت تا نود دقیقه می‌شود که باعث می‌شود کم‌کم احساس نشاط درحرکت نیزحفظ شود.

-بدن ذخایر چربی زیادی دارد. یک فرد معمولی با اندام متناسب دو هزار کیلوکالری انرژی به شکل کربوهیدرات درون ماهیچه‌ای و ذخیره شده در کبد دارد. در مقام مقایسه، ورزشکاری با همان تناسب اندام بیش از صد هزار کیلوکالری انرژی در ذخایر چربی خود دارد، که بیشترشان در بافت های چربی (Adipose Tissue،(چربی های زیرپوستی) هستند. بصورت تئوری این مقدار انرژی برای دویدن تا صد ساعت توسط یک دونده کافی است. (با فرض اینکه دونده فقط از سوخت و ساز چربی‌های خود به عنوان انرژی استفاده کند). در کوهنوردان، استفاده از این منبع انرژی قابل توجه، بسیار موثر و مفید خواهد بود. کیسه غذای درون کوله همیشه سنگین است، و ما همواره مقدار متنابهی غذا با خود حمل می‌کنیم. راه چاره این است که روی بدن خود کار کنید و قبل از برنامه طوری حساب شده غذا بخورید که بتوانید انرژی ذخیره شده در بدن را حین برنامه بسوزانید و بنابراین به غذای کمتری احتیاج داشته باشید. (به اصطلاح رایج در ایران: بارگیری قبل از برنامه)

 

عکس: زمستان 98، یخچال غربی علم کوه

شاه رفت!

مرداد 93 حین انجام تست مربیگری سنگ در پلخواب قرار شد برای بخش تِرَد، مسیر دوست دارم را صعود کنم.

تجربه زیادی در ابزارگذاری نداشتم اما خالی از آن هم نبودم. ابزارهایم را درست چیده بودم و قسمت پرریسک مسیر را نشان کرده بودم. همان ابتدا عباس محمدی که پای مسیر اچ تست می گرفت از من خواست رول سوم را قبل از ورود به کلاهک استفاده کنم، دو نفر قبل از من به اصطلاح یه تِک (بدون فیکس و دست به کوئیک شدن) آن را صعود کرده بودند و من هم  دوست داشتم بتوانم این کار را انجام دهم. اولین بار بود روی این مسیر میرفتم و صعود آنسایتم بود.

ابتدای کلاهک فرند قرمز را گذاشتم دو و نیم متر جلوتر یه گیره خوب داد و کیل ریزی گذاشتم و رد شدم، لک خون های کهنه وتازه که نشان از زخم شدن انگشت در شکاف نازک داشت اطراف شکاف تا انتهای کلاهک انگار که بخواهد مسیر را نشانه گذاری کرده باشد نمایان بود. .وسطهای کلاهک دیگر پا نمیداد و کل فشار روی دست و نیم بند انگشتی بود که در شکاف فرو رفته بود. یک لحظه دچار تردید شدم، پشت سر را نگاه کردم یک پا عوض در جهت عکس مسیر زدم و همان گیره خوب را دوباره گرفتم و پشت کیل قرمز، فرند ریزی گذاشتم و برگشتم. صدای خنده کنایه آمیز دو مربی که پای شیرین در حال تست گرفتن بودند  تردیدم را بیشتر کرد. داشتم به انتهای کلاهک می رسیدم که پایم سر خورد و یک لحظه بعد خودم را معلق با پای گیر کرده بین طناب و سرو ته یافتم. صدای خنده بلند تر و کنایه ها عیان تر شده بود می دانستم که ضعیف بوده ام و خطاهایی هم داشته ام اما حس خوبی نداشتم.

دست به طناب چرخیدم و بالا را نگاه کردم، کیل در رفته بود اما فرندی که بعدا اضافه کرده بودم نگهم داشته بود. مربی ای که به کارم نظارت می کرد به جمع دست در جیبان در حال خنده پیوسته بود و من یاد سه سال پیش و دوره مربیگری کوهپیمایی افتاده بودم و ذکر صبح و شب ما که این دوره با مفاهیم خنده دار و روش های برگزاری نخ نما هیچ چیز برای ما نداشته جز اتلاف پول و وقت و اعصاب.

چند روز پیش مرتضی نادی سنگنورد و کوهنورد با تجربه و با اخلاق همانجا و همانطور پاندول شده و ابزارهایش زیپ کرده، مرتضی روی دیواره های بلند و در زمستان کار کرده بود او کسی نبود که همه ابزارهایش بد بنشینند. «اشتباه فردی»! ای که عده ای از روی ناآگاهی و عدم شناخت مرتضی به او نسبت می دهند در قامت رعنای او نبود.

من نمی دانم مسئول دوره مقصر بوده یا مربی ای که بالای سر مسیر بوده و اصولا این به اصطلاح اشتباه را چند تای ما هزاران بار انجام داده ایم و فقط اندازه او بد نیاورده ایم، اما می دانم این سیستم مربی پرور نیست. دایره ای از خودی ها تشکیل می دهد و از جوانان از همه جا بیخبر برای همان خودی ها پول میسازد عنوان درجه یک و دو می فروشد و هیچ نمی داند که این روش های نوین پولسازی و مارکتینگ شاید در کف بازار نهایتا باعث کسادی کسب رقیب شود اما در کوهنوردی نازنینی مثل مرتضی را از ما میگیرد و درختی که بزودی قرار بود پربار و سترگ گردد را به سنگی سیاه و سرد تبدیل می کند.

کاش یک نفر پیدا شود بیاید بگوید مرتضای ما زنده است و همین هفته قرار است زنگ بزند و با همان لحن باحالش ادای حرف زدن های توی بیسیم مرا دربیاورد.

 

 

غار خرمنه سر زنجان

کوهنوردان باشگاه نیروراستی (به سرپرستی منوچهر مهران)

در دهانه غار خرمنه سر زنجان سال 1332

 

در مورد غار خرمنه سر اینجا بخوانید

کدام ابزار حمایت بهتر است؟

کدام ابزار حمایت بهتر است؟

در میان تمام ابزارهای صعود و فرود، ابزارِ حمایت بیشترین تنوع را دارد به طوریکه هر کدام از شرکت های تولید کننده، ابزار حمایتِ منحصر به فرد خود را تولید و عرضه کرده اند تا بتوانند هویت خود را به عنوان تولید کننده این عرصه حفظ کنند.

اگر تجربه زیادی در استفاده از ابزارهای مختلف در شرایط گوناگون را نداشته باشید حتما برایتان سوال پیش آمده که بین این همه ابزارهای حمایت مختلف با اشکال گوناگون که قرار است همگی کاری مشترک انجام دهند کدام مفید تر و کاربردی تر است. برای پاسخ به این سوال ابتدا باید بدانید که بیشتر در چه محیطی و چه کاری از دنیای کوهنوردی را انجام می دهید.

ابزار های حمایت طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند:

•    تیوبی (مانند ریورسو)
•    Mechanical Assisted  یا قفل مکانیکی (مانند گری گری)
•    Geometry Assisted یا قفل برمبنای انحنا (مانند اسمارت)

 

 

 

 معیارهای امتیاز دهی به یک ابزار حمایت خوب می تواند آیتم های زیر باشد:

•    کنترل (فیکس) و رهاسازی
•    فرود (طناب دهی استاتیک)
•    طناب دهی دینامیک (به صعود کننده سرطناب)
•    وزن و حجم
•    خود قفل شوندگی

 

 

در ادامه 10  ابزار حمایت پرکاربرد را از نظر این معیار ها سنجش و مقایسه خواهم کرد:

 

گری گری پلاس شرکت پتزل (Petzl GriGri+) 

Mechanical Assisted - قفل مکانیکی

در سال 2017 تولید و عرضه آن شروع شد. به دلیل توانایی های زیاد، راحتی کار و نیز ریسک پایین آن به عنوان «بهترین ابزار حمایت برای استفاده مبتدی ها» شناخته شده است. بسیاری از خطاهای گری گری را مرتفع و ریسک های آن را کاهش داده، هنگام فرود دادنِ فرد صعود کننده نیاز به درگیری و فشار کمتری در نگه داشتن اهرم دارد.  بادرنظر گرفتن معیارهای بالا از میان ابزارهای حمایت محتلف، حائز بیشترین امتیاز مجموع یعنی 78 است (Overall Score). امتیازهای این ابزار به شرح زیر است:

قیمت:130 دلار

وزن: 202 گرم

گستره قطر طناب: 8.5 – 11 میل

 

 

محاسن: این ابزار خاصیت جلوگیری از شک دارد که از فشار حاصل از سقوط بر بدن سقوط کننده می کاهد این خصیصه در نمونه های قبلی گری گری وجود نداشت. بسیار مناسب برای صعودهای سرطناب و قرقره، قابلیت پوشش گسترده ای از قطرهای طناب 

معایب: قیمت بالا، تغییر شکل حمایت از دینامیک به استاتیک و بالعکس می تواند سردرگم کننده باشد، اهرم خیلی راحت قفل می شود، وزن زیاد، عدم پوشش دو طناب

 

 

 

 

گری گری (Petzl GriGri)

Mechanical Assisted قفل مکانیکی

از محبوب ترین ابزارهای حمایت دنیاست که بعد از نسخه پیشرفته ترش یعنی گری گری پلاس با 76 امتیاز در رده دوم بالاترین امتیاز مجموع است. بعد از توقف تولید و فروش گری گری 2 شرکت پتزل در سال 2019 برای سومین بار گری گری را آپدیت کرد و نسخه آخر آن بسیار مورد توجه صعود کنندگان قرار گرفته است. این ابزار به عنوان «بهترین ابزار حمایت برای افراد باتجربه» شناخته می شود. 

قیمت:88 دلار

وزن: 202 گرم

گستره قطر طناب: 8.5 – 11 میل

 

 

 

محاسن: راحتی کار در کنترل و رها سازی صعود کننده، راحتی کار هنگام طناب دهی به سرطناب، راحتی در طناب دهی به فرود رونده، پوشش طنابهای با قطر 8.5 

معایب: حجیم و به لحاظ ارگونومی بدشکل، عدم پوشش دو طناب، نیاز به تکرار و تمرین تا مسلط شدن به ابزار، وزن زیاد

 

 


ورگو محصول شرکت ترانگو (Trango Vergo)

Geometry Assisted- قفل برمبنای انحنا

 بعد از تولید گری گری، شرکت های زیادی به تقلید از آن ابزارهای مشابهی را طراحی و تولید کردند که ورگو یکی از موفق ترین آن ها بود. ورگو همواره به عنوان «بهترین جایگزین گری گری با خاصیت طناب دهی سریع تر به سرطناب» شناخته شده است. مجموع امتیازات ورگو از آیتم های مختلف 73 است.

قیمت:100 دلار

وزن: 202 گرم

گستره قطر طناب: 8.9 – 10.7 میل

 

 

محاسن: کم حجم، طناب دهی سریع تر و ایمن به سرطناب بدون نیاز به رهاسازی بعد از قفل، طراحی ارگونومیک برای کنترل و رهاسازی ساده تر با دست، کمی ارزان تر از گری گری

معایب: روش اتصال جدید به هارنس، رهاسازی ابزار بعد از قفل شدن آن سخت است و نیاز به تمرین دارد، فرود دادن خیلی سریع

 

 

 

 ای تی سی گاید محصول شرکت بلک دایموند (Black Diamond ATC Guide )

              تیوبی با خاصیت خود قفل شوندگی در حمایت استاتیک

 از قدیمی ترین و محبوب ترین ابزارهای حمایت که در صعودهای فنی کوهنوردی و دیواره ای محبوبیت زیادی داشته است. برای توصیف این ابزار همواره از ضرب المثل انگلیسی «Best Bang for the Buck یعنی بالاترین بهره وری از پول پرداختی» استفاده شده است. ای تی سی گاید هم مثل ورگو امتیاز 73 را کسب کرده است.

قیمت: 38 دلار
وزن: 80  گرم
گستره قطر طناب: 7.7 – 11 میل

 

 

محاسن: مناسب برای آموزش تکنیک های حمایت و فرود، بهترین ابزار حمایت نفر دوم در مسیرهای چندطوله، قابلیت استفاده دو طناب، قابلیت بالا نسبت به قیمت پایین

معایب: سنگین تر از دیگر ابزارهای تیوبی مثل ریورسو، عدم خاصیت آنتی شک 

 

 

 

گیگاژول محصول شرکت ادل راید (Edelrid Giga Jul) 

    eometry Assisted- قفل برمبنای انحنا

نسخه آپدیت شده محصول دیگر ادل راید به نام مگا ژول که در سال 2019 به بازار عرضه شده است. بسیاری از مشکلات محصول قبلی در این نسخه مرتفع شده به طوریکه در مدتی کوتاه به یکی از محبوب ترین ابزارهای حمایت در جهان تبدیل شده است. این ابزار با عنوان «بهترین انتخاب برای صعودهای چند طوله» شناخته می شود. امتیاز گیگا ژول هم 73 است.

قیمت: 50 دلار

وزن:  122 گرم

گستره قطر طناب: 7.8 – 10 میل

 

 

محاسن: قابل استفاده در سه روش سرطناب (قفل شونده)، ته طناب و سرطناب سریع (مانند ریورسو)، استفاده از استیل برای دوام بالا

معایب: سنگین تر از دیگر ابزارهای خود قفل شونده مکانیکی، گران تر از ابزارهای تیوبی، رهاسازی بعد از قفل ابزار نیاز به تکرار و تمرین دارد.

 

 

 

ریورسو محصول شرکت پتزل (Petzl Reverso) 

       تیوبی با خاصیت خود قفل شوندگی در حمایت استاتیک

از محبوب ترین ابزارهای حمایت در ایران، از بهترین ابزارهای تیوبی و مناسب ترین ابزار تیوبی برای صعودهای اسپرت همچنین به دلیل قابلیت استفاده از دوطناب نازک «بعد از ای تی سی گاید مناسب ترین ابزار برای صعودهای فنی کوهنوردی» است. این ابزار حائز امتیاز 72 می باشد.

  قیمت: 35 دلار
وزن: 62 گرم
گستره قطر طناب: 7.5 – 11 میل

 

 

محاسن: وزن کم، رهاسازی آسان، مناسب برای استفاده از دو طناب نازک

معایب: دوام کم به دلیل استفاده از آلمینیوم، ایجاد مشکل در استفاده از طناب هایی با قطر بیشتر از 9.5 میل

 

 

 

ریوو محصول وایلد کانتری (Wild Country Revo)

           تیوبی با بک آپ مکانیکی

 از ابزارهای خود ترکیبی ای که چند سالیست جای خود را در میان خریداران ابزارهای حمایت پیدا کرده است. این یک ابزار حمایت تیوبی است که اگر به هر دلیلی طناب از دستتان لیز بخورد سیستم مکانیکی آن فعال و قفل می شود. ریوو  با عنوان «بهترین انتخاب برای شرایط اضطراری و امداد» شناخته می شود و  امتیاز آن 70 است. 

قیمت: 140 دلار
وزن: 286 گرم
گستره قطر طناب: 8.5 – 11 میل

 

 

محاسن: قفل بک آپ اضطراری برای مواقع سر خوردن سریع طناب، طناب دهی بسیار آسان به سرطناب، روش حمایت مانند ابزارهای تیوبی

معایب: بزرگ و سنگین، گران، عدم قابلیت استفاده دوطنابه برای صعودهای چند طوله مناسب نیست

 

 

ماتیک محصول شرکت کمپ (Camp Matik) 

      Mechanical Assisted قفل مکانیکی

از ابزارهاییست که در ابتدای عرضه تصور می شد بازار را از گری گری برباید. اگرچه قابلیت های آن بالاتر از گری گری بود اما شرکت پتزل با محصولات آپدیت شده بر ماتیک غلبه کرد. در نهایت ماتیک هنوز یکی از محبوب ترین ابزارهای حمایت در جهان است. امتیاز مجموع ماتیک 70 می باشد.

 سال 94 که ماتیک تازه به بازار آمده بود مطلبی در موردش نوشتم که اینجا می توانید بخوانید. توضیح اینکه تفاوت قیمتی که اون موقع براش نوشتم یعنی 150 هزار تومان الان یه کم تغییر پیدا کرده (8 برابر تقریبا!)

قیمت: 200 دلار
وزن: 275 گرم
گستره قطر طناب: 8.6 – 10.2 میل


 

 

محاسن: سیستم قفل کنندگی تدریجی برای کاهش شک، اهرم رهاسازی بهینه، مناسب برای چپ دست ها

معایب: قیمت بالا، سنگین، طناب دهی نسبتا سخت

 

 

 

مگاژول محصول شرکت ادل راید (Edelrid Mega Jul)

    Geometry Assisted- قفل برمبنای انحنا

ابزاری سبک و زیبا که محبوب بسیاری از سنگنوردان است. سیستم خودقفل شوندگی روی کارابین و بر اثر انحنا را از اسمارت ماموت تقلید کرد اما قابلیت های آن را ارتقا داد. امتیاز مگاژول 59 است.

 

قیمت: 50 دلار

وزن: 70  گرم

گستره قطر طناب: 7.8 – 10.5 میل

 

 

محاسن: سبک، کوچک، خاصیت قفل شوندگی بالا

معایب: رهاسازی بعد از قفل بسیار بد، فشار زیاد روی دست هنگام فرود خود یا فرود دادن صعود کننده

 

 

 

آلپاین اسمارت محصول شرکت ماموت (Mammut Smart Alpine)

 Geometry Assisted- قفل برمبنای انحنا

 ابزاری که برای اولین بار سیستم خود قفل شوندگی بر اثر انحنا را عرضه کرد در بدو عرضه بسیار موفق بود اما به مانند بسیاری از اولین ها ایرادات زیادی هم داشت که شرکت ماموت برخی از آن ها را در اسمارت 2 مرتفع کرد. این ابزار حمایت هنوز محبوب بسیار از صعودکنندگان مسیرهای فنی آلپی است. امتیاز آن 56 است.

قیمت: 50  دلار

وزن: 127  گرم

گستره قطر طناب: 8.9– 10.5 میل

 

 

محاسن: بادوام، فشار کم به طناب هنگام قفل شدن

معایب: حجیم، عدم توانایی در حفظ سرعتی متعادل در فرود

 


 


پی نوشت:

  • ارقام و آمار از سایت Outdoorgearlab , سایت شرکت های تولید کننده استخراج شده است.
  • قیمت ها بر اساس میانگینی از نمونه های موجود در سایت های آمازون و REI نوشته شده است.

A pure formality

هفته گذشته جلسه ای از طرف چندی از فعالان گردشگری طبیعت در حضور نمایندگانی از نیروی انتظامی و سازمان گردشگری برگزار شد، موضوع جلسه «ساماندهی تورهای غیررسمی‌ای بود که بدون رعایت هیچ چارچوب و قاعده‌ای اقدام به برگزاری برنامه های گردشگری در طبیعت به شکل غیرحرفه‌ای می‌کنند، باعث تخریب طبیعت می‎شوند و بعضا آسیب‌های جسمی و جانی برای سرکت کنندگان پدید می‌آورند.

از من هم خواسته شده بود در جلسه حضور داشته باشم. با اینکه پیش ذهنیت مثبتی در مورد چنین جلساتی ندارم اما از آنجایی که از سوی اشخاص و جمعی دغدغه‌مند برای حضور در این جلسه معرفی شده بودم اندک امیدی به برگزاری هدفمند و مفید آن داشتم. 

اینگونه جلسات به دلیل تفاوت فاحش در انگیزه شرکت‌کنندگان معمولا مثمر ثمر نیستند. یعنی مسئولینی که اغلب به امور آشنا نیستند (که اشکالی هم ندارد و دلیل حضور کارشناسان در جلسات همین است) بدون داشتن انگیزه شخصی صرفا به دلیل موظف‌ بودنشان در  جلسه حضور پیدا می‎کنند. آخرین جلسه این‌چنینی‌ای که شرکت کرده بودم جلسه‌ای درخصوص مشکل تخریب منطقه امند و پشت سمبله بود در حضور معاون ورزشِ اداره کل ورزش و جوانان استان که آنجا معاون محترم اداره ورزش سر و ته قضیه را با پیشنهاد بستن جاده اصلی با بلوک‌های سیمانی بزرگ هم آورد و ما را به خداوند منان سپرد. در جلسه اخیر هم اگر چه بانیان آن مشتاق یافتن راه‌حلی عملی و صحیح بودند اما عنان جلسه به دست آقای محمدیاری از اداره میراث فرهنگی افتاده بود و عمده وقت جلسه به خاطره‎گویی‎های ایشان و قدری نیز به توضیح واضحات گذشت، نهایتا هم آقای مسئول آشکارا فرمود که هدف و تلاشش صرفا یافتن راهکاریست که بتوان در صورت بروز هرگونه حادثه‌ای در این تورها با استناد به ابلاغیه‌ها و صورتجلسات رفع مسئولیت کرد. صحبت‌های ما که خبرهای دسته اولی از بطن ماجرا داشتیم و دانسته‌هایمان صرفا انعکاسی از نامه‌ها و پاراف‌های پشت میزی نبود و می‎توانست به راه‎حلی صحیح و عملی بینجامد هم نادیده گرفته شد.

باری اساس بسیاری از مشکلات جامعه و کشور ما در همین تناقض پیداست، مسئولیت‌ها و تصمیم‌گیری‌ها و مدیریت دست کسانیست که نه دغدغه بهبود اوضاع دارند و نه بعضا تخصص و تعهدش را، از طرفی آنکه در خویش احساس مسئولیت اجتماعی می‌کند و درگیر ریاکاری و تشریفات معمول نشده است بی‌مبالات و ناآشنا به تعاملات! لقب می‌گیرد و با بی‌توجهی به حاشیه رانده می شود.

 

به قدر سعی، از مقصود، هرکس بهره ای دارد
که منزل پیش پای خود بود دامن سواران را

 

نام مطلب از فیلمی ساخته جوفه تورناتوره گرفته شده است.